به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، فیروزی، نویسنده کتاب شهرگی در نشست معرفی و بررسی این اثر گفت: در زیستبوم
رسانهای عصر حاضر و پیشرفتهای فناوری، پدیده سلبریتی ظاهر شده و با دستیابی به
مرجعیت برساخته رسانهای، تراز محبوبیت را به مقبولیت تنزل داده است و در حال شکلدهی
به افکار عمومیست.
چگونه میتوان به فرهنگ شهرگی ابعادمند نگریست؟
به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها - به همت این دفتر
و با مشارکت دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، نشست معرفی و بررسی کتاب «شهرگی»
نوشته برنا فیروزی، در چارچوب پنجاهونهمین نشست «کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای
مجازی: دوفضاییشدن جهان» دوشنبه 29 آبان برگزار شد.
در ابتدای این رویداد، فیروزی نویسنده کتاب شهرگی، هدف از نگارش آن را واکاوی
مفهوم و فرهنگ سلبریتی دانسته و گفت: پژوهشهای این حوزه بیشتر حول تأثیرات
اجتماعی سلبریتیها بوده است و تأثیرات این قشر در جامعه نخبگانی ما اگر ضدارزش
شناخته نمیشود، اما تاکنون تابع منافع جامعه و هنجارمند نیز نبوده است. از آنجایی
که من تعاملاتی با سلبریتیهای ورزشی و هنری داشتهام و به اقتضای مسئولیتهایم،
بر آن شدم تا نسبت به بررسی ابعاد مختلف این مفهوم به مطالعه بپردازم و فقط به
دنبال تأثیرات این پدیده نباشم بلکه دست به تئوریسازی نیز بزنم.
فیروزی در تبیین اهمیت پژوهش خود خاطر نشان کرد: در تمام مدت تلاش کردم تا از
حرفهای تکراری جلوگیری کنم و جمعآوری خوبی در حوزه صاحبنظران دنیا در این حوزه
داشته باشم. حقیقت این است که وقتی در مورد سلبریتی و فرهنگ شهرت صحبت میکنیم،
عملاً درباره پدیدهای حرف میزنیم که هم جامعهشناختی، هم روانشناسانه و سیاسی و
حتی احساسیست و جداکردن این ابعاد در جهان واقعی امکانپذیر نیست، اما ما برای
درک بهتر موضوع آنها را از هم تفکیک میکنیم. به این ترتیب یکی از شاخصهای اصلی
در این مطالعه آن بود که بررسی سلبریتیها، پدیدهای میانرشتهایست و صرفاً نمیتوان
آن را بهصورت تکبعدی دید.
این دانشآموخته رسانه ادامه داد: همانطور که در کتاب اشاره شده است، تمایل
پژوهشگران و افراد مؤثر در خصوص این پدیده، عموماً ناظر به جنبههای منفیست و به
آن نگاه انتقادی داشته و دارند. عمدة مقالات و کتابهای پژوهشی و ترجمههای فارسی
هم همین رویکرد را دنبال کردهاند و اساساً برای ورود به این حوزه بهخودیخود با
جذابیت نگاه انتقادی مواجه خواهید بود. لذا در نگارش این کتاب ارادهام بر این بود
که نظام ارزشگذاری خودم را کنار بگذارم و بدون جهتگیری این پدیده ابعادمند را بررسی
کنم.
زندگی مدرن روی پردهها و توسط سلبریتیها رخ میدهد
فیروزی در ادامه با کیفی، نسبی و متغیر برشمردن مفهوم سلبریتی ادامه داد: این
مفهوم متغیر از معیار رسانهایست که آن را پوشش میدهد. جایگاه سلبریتی را باید
در هویت فرهنگی، کنش اجتماعی و رفتارهای نمایشی آن فرد در رسانهها دید، چون تا
زمانی که افراد مورد توجه رسانهها قرار نگیرند و مردم به دنبال کسب اخبار از
زندگی فردی و خصوصیشان نباشند، نمیتوان به آنها عنوان سلبریتی داد. همچنین زندگی
مدرن روی پردهها و توسط سلبریتیها رخ میدهد. نظریهای قوی وجود دارد که سلبریتیها
را محصول نظام سرمایهداری میداند چون آنها تولید نیاز و مصرف را به دنبال دارند.
سلبریتی هرچند مفهوم جدیدی نیست اما فرهنگ سلبریتی مدرن و جدید است.
او افزود: در کنار نگاههای انتقادی به مفهوم سلبریتی، گروهی دیگر معتقدند
شاخصهای سلبریتیشدن امروز با گذشته تفاوتهای بسیاری دارد. در این کتاب تقسیمبندیهای
جدیدی برای سلبریتیها مطرح شده و آنها را به سه دسته تقسیم کردهایم: انتسابی،
اکتسابی و انتخابی. دسته اول گروهی هستند که بهواسطة نسبی که به ارث بردهاند و
به سبب پیوندهای خانوادگی در طبقهای قرار میگیرند که آنها را صاحب شهرت میکند.
سلبریتیهای اکتسابی اما بهواسطة تواناییهای خودشان مشهور میشوند. ما در گذشته
ستارههای سینمایی یا ورزشی را قبل از ورود رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی
داشتیم که تشکیلدهنده طبقه سلبریتیهای اکتسابی بودند. گروه سوم که بیشتر مورد
بحث ما قرار دارند، سلبریتیهای انتخابیاند که محصول صنعت سرگرمیاند، بهعبارتی
میتوان گفت فرهنگ سلبریتی امروز به پایه سرگرمی بنا شده است.
دموکراسی، هموارکننده جاده سلبریتیسازی
نویسنده کتاب شهرگی ضمن تلقی ارتباط میان جامعه سلبریتیزه و دموکراتیک شدن
جامعه افزود: امکان دسترسی افراد عادی به موقعیتهای شهرت امروزه تعییر کرده و
تبدیل شدن به سلبریتی نشان از نقش پررنگ شبکههای اجتماعی دارد.
او با طرح شاخص دوم خود اظهار کرد: مورد دیگر در مطالعه سلبریتیها بحث گونهگون
شدن است، یعنی شاخههای جدید و متنوعی که سلبریتیها ظهور کردهاند و این مفهوم، فراتر
از گذشته که تنها به هنر و ورزش محدود بود، امروزه حتی سیاست، تجارت، آشپزی،
چوپانی و حتی نوجوانی را که در یک شهرستان با گویشی خاص حرف میزند دربرمیگیرد. همچنین سومین شاخص مؤثر، قابلیت انتقال است. طی
این قابلیت، امکان تحرک سلبریتیها در حوزههای مختلف اجتماعی فراهم شده است و این
فرایند به سلبریتی امکان توسعه فعالیتهایش یا نفود به سایر حوزهها را میدهد.
مثلاً انتقال از حوزه ورزش به هنر و یا سیاست.
فیروزی در ادامه مباحث خود به راهبردهای مواجهه با سلبریتیها و مدیریت آنها
نیز پرداخت و افزود: راهبرد مواجهه یا مدیریت سلبریتیها موضوعی مهم است. ایدهها
و افکار مختلفی نسبت به این موضوع وجود دارد. در شرایط کنونی مدیریت سلبریتیها را
میتوان در سه راهبرد کلان جستوجو کرد. راهبرد نخست رها کردن این قشر و سپردن
آنها به مکانیزمهای اجتماعی و سیاسیست که خودبهخود کنشهایشان را در جامعه
تنظیم میکند. راهبرد دیگر امنیتی کردن مسائل و راهبردهای قهری با آنهاست که البته
این روش سطح فرهنگی مسئله را به سطح سیاسی ارتقاء میدهد و میتواند آسیبزا باشد.
راهبرد سوم که منطقیتر و اصولیتر به نظر میرسد، راهبرد تعاملی و اجتماعیست که دست
به کنترل اجتماعی میزند و در شرایط کنونی بهترین و مؤثرترین راهبرد قلمداد میشود.
از آنجایی که سلبریتیها خود برخاسته از جامعهاند، قاعدتاً باید به راهکاری برسیم
که تعامل با آنها را در جامعه جستوجو کنیم.
او همچنین از فرآیندهای گرهخورده به شفافیت مالی در بین قشر سلبریتی نیز یاد
کرد و ادامه داد: چندی پیش از سخنگوی سازمان مالیاتی شنیدیم که حدود 123 نفر از
بلاگرها و اینفلوئنسرها زمانی که حسابهایشان بررسی شد، طی یک بازه زمانی چندماهه
بالغ بر دوهزار و 300 میلیارد تومان، واریزی داشتهاند. این عدد در جامعهای که
بخش قابلتوجهی از دنبالکنندگان سلبریتیها زیر خط فقر، و با دشواریها و مشکلات
هنوز فالوئرند، عدد بسیار قابلتوجهیست و شفافسازی چنین مسائلی، طبقه مختلف
جامعه و دنبالکنندگان سلبریتیها را از فضای رفتاری زرد و نوع استفاده از
مخاطبانشان آگاه میکند.
سلبریتیها، قهرمانان برساختشده جامعهاند
علاوهبر این در خصوص مرجعیت برساخته رسانهای این قشر نیز نویسنده کتاب معتقد
بود: مردم عموماً تمایل به مشارکت در رویدادهای ناشناخته را ندارند ولی در مقابل
بر اساس پیوندی عاطفی که با سلبریتیها برقرار کردهاند، با مشارکت در رویدادی که
سلبریتیها در آن حضور دارند، به تصور خود، وارد روایتی میشوند که دارای قهرمان
است و بسیاری از نظریهپردازان فلسفه تاریخ نیز بر این باورند که مرکزیت همیشه بر
مدار حضور یک قهرمان میچرخد. در زیستبوم رسانهای عصر حاضر و پیشرفتهای فناوری،
پدیده سلبریتی ظاهر شده و با دستیابی به مرجعیت برساخته رسانهای، تراز محبوبیت را
به مقبولیت تنزل داده است و در حال شکلدهی به افکار عمومیست.
فیروزی مباحث خود را با طرح دو سؤال ادامه داد و گفت: به رسمیت شناختن یا
نشناختن این افراد، کدامیک به مصلحت است؟ آیا اقدامات کنترلی و حتی به رسمیت
نشناختن آنها میتواند اثرات آنها را در جامعه کم اثر و بیاثر کند؟ امروز بخش
عمدهای از مردم خصوصاً جوانان و نوجوانان در فرهنگ مصرفگرایی و علایق شخصیشان،
تحت تأثیر فرهنگ سلبریتیها قرار دارند؛ افرادی که بهشدت اثرگذارند اما در قبال
رفتارشان هیچگونه مسئولیتی ندارند. به نظر میرسد ضروریست فرآیندهای اجتماعی
طراحی و پیادهسازی شوند تاسلبریتیها بتوانند به نقشآفرینان مدنی در درک بهتر
علایق و سلایق مردم و نگرانیهای آنان کمک کنند، و راهکارهای آن توسط پژوهشهای
دانشگاهی ارائه شود. همچنین سلبریتیها باید تکالیف خود را نسبت به جامعه و مردم
مشخص کنند و مطالبة اجتماعی و حتی حاکمیتی از آنها صورت گیرد. در جامعه ایران با
وجود نفود اجتماعی بالای این گروه، از ظرفیت آنها به اندازه کافی در دستیابی به
منافع جامعه استفاده نشده است. در همة دنیا رابطه سلبریتیها با حاکمیت بهمعنای
هر نوع نظم کلان، باید تابع قانون باشد.
معروف یا سلبریتی؟ عقل یا احساس؟
سخنران دیگر این جلسه حسن خجسته استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ارتباطات بود که
در ابتدای نشست در مورد دید خود نسبت به کتاب اظهار داشت: نگاه پنهان نویسنده در
این کتاب، مدیریت سلبریتیهاست.
او همچنین افزود: معتقدم در این عرصه که مطالعه شده است، دارای دو گروه هستیم:
افراد معروف و سلبریتیها. جنس این دو گروه اساساً با یکدیگر فرق دارد. مثلاً
مرحوم طباطبایی یا شهید مطهری و حتی هگل و مارکس افراد معروفیاند، اما سلبریتی
نیستند. این گروه اول اثرگذاریشان بر مبنای معیارهای عقلی صورت میگیرد و این نوع
اثرگذاری دارای مسئولیت اجتماعیست در حالی که سلبریتیها از رهگذر احساس و عاطفه
عمل میکنند و مسئولیت اجتماعی ندارند.
خجسته ادامه داد: معتقدم سلبریتیها محصول سه عنصرند. نخستین عنصر رسانه است.
به نظر میرسد اگر کسی عاقلانه زندگی کند، سلبریتی نخواهد شد. اصولاً در جامعه
جدید، رسانهها سلبریتیسازند. همچنین سلبریتیها دقیقاً در جایی مینشینند تا
خلاء احساسی ما را پر کنند. سلبریتیها در لایههای پایین و غرایز دون جامعه خود
را بروز میدهند.
او همچنین ضمن مقایسه جامعه کاستلزی و دانشی افزود: در جامعه کاستلزی معیار
تعداد بردارهاست، بردارها در فضای سلبریتی، تعداد فالوئرها یا میزان لایک خواهد
بود که مزیت را میرساند، ولی در جامعه دانشی، کیفیت فالوئر و اینکه چه کسی شما را
لایک میکند، اهمیت دارد.
دومین عنصری که خجسته سلبریتی را محصول آن برشمرد، ماهیت جامعه مدرن بود. او
در این زمینه گفت: در جوامع جدید، ارتباطات مبتنی بر رقابت است که جنسی مادی دارد
و دارای سه شاخص زیبایی، ثروت و موقعیت اجتماعیست. این سه عامل رقابت مادی را
ایجاد میکند. البته در حوره دینی هم رقابت وجود دارد اما معیار کارهای خیر است که
مؤمنین در آن با هم رقابت میکند. برای بررسی سومین عنصر هم باید پرسید چرا حوزه
عوامانه فرهنگی در ایران اینقدر توسعهیافته
است؟ در همین راستا به نظرم باید سلبریتی را از آدم مشهور جدا کرد؛ لذا معتقدم
سلبریتی آرمانی نداریم؛ چراکه سلبریتی حتماً متفاوت عمل میکند.
او در پایان نیز خاطرنشان کرد: مسئله سلبریتی باید به موضوعات مورد مطالعه
فضای دانشگاهی بدل شود و روی این مسائل تمرکز مطالعاتی انجام پذیرد.
گفتنیست چاپ دوم کتاب شهرگی تألیف برنا فیروزی، بهتازگی از سوی دفتر مطالعات
و برنامهریزی رسانهها انجام شده و در اختیار علاقهمندان به مطالعات بینارشتهای
فرهنگ و رسانه قرار گرفته است.