چهارشنبه / ۷ تیر ۱۴۰۲ / ۱۱:۲۹
سرویس : دفتر مطالعات
کد خبر : ۱۵۵۷۳
گزارشگر : ۲۳۷۷۳
سرویس دفتر مطالعات
در همایش «هوش مصنوعی، رسانه و تحولات و تولید محتوا» بررسی شد:

هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی

هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی
(چهارشنبه ۷ تیر ۱۴۰۲) ۱۱:۲۹

محمد نیک ملکی  پژوهشگر حوزه ارتباطات در همایش هوش مصنوعی، رسانه و تحولات تولید محتوا، ضمن اشاره اجمالی به تاریخچه  و اهمیت کنونی هوش مصنوعی در عصر حاضر به‌ویژه در حوزه رسانه و روزنامه‌نگاری به تشریح و گونه‌شناسی  جامعه‌شناختی هوش مصنوعی (علمی، فنی و فرهنگی ) و دیدگاه­ها و مطالعات انجام شده صاحبنظران این سه حوزه پرداخت.

نیک ملکی در تعریف تحلیلی، «هوش مصنوعی علمی»  را مبتنی  بر ویژگی­های اصلی علمی هوش مصنوعی به‌عنوان یک علم یا یک زمینه تحقیقات علمی متمرکز برشمرد و دیدگاه تحلیلی «هوش مصنوعی فنی» را به عنوان یک فناوری تعریف کرد که پیامدهای اجتماعی برنامه­ها و فناوری های فرعی مختلف هوش مصنوعی را تجزیه و تحلیل می­کند. در ادامه در تعریف تحلیلی  از "هوش مصنوعی فرهنگی" به این موضوع اشاره داشت که این گونه بیشتر به تأثیرات گسترده‌تر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی توسعه هوش مصنوعی، به‌ویژه در زمینه انقلاب دیجیتال توجه دارد.

 
هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی
هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی

وی در ادامه در حوزه جامعه شناسی هوش مصنوعی «علمی» (1980- 1990 ) به دیدگاه‌های صاحبنظرانی همچون بلومفید، در خصوص نحله‌های فکری هوش مصنوعی در ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم  اشاره کرد و افزود: مطالعات و دیدگاه فلک (1987) و تحقیقات مشترک بلومفید، فلک و فورسایت (1993) در زمینه تاثیر عوامل غیر فنی بر تحقیقات هوش مصنوعی با تمرکز بر نحوه تجسم و بازتولید ارزش های فرهنگی توسعه دهندگان آنها پرداخت و افزود خواسته یا ناخواسته ، توسعه دهندگان هوش مصنوعی ارزش ها ، باورها و مفروضات قبلی را در طراحی خود وارد می­کنند. بنابراین سیستم­های هوش مصنوعی " علمی" عمیقا می توانندً ذهنی و دارای ارزش باشند و برای تأیید و تقویت مجدد ارزش­ها و باورهای همگن با توسعه دهندگان خود خدمت کنند.

نیک ملکی در ادامه به دیدگاه های ولگار(1985) ، ساچمن (1987، 2007 و 2011) در زمینه نقش ربات­ها و مسئله پیامدهای هوش مصنوعی برای جامعه انسانی و رابطه انسان و ماشین پرداخت.  او در جمع بندی این حوزه ضمن تاکید بر این نکته که اگر چه مطالعات در زمینه هوش مصنوعی از منظر جامعه شناسی تا به امروز ادامه  دارد گفت: اما به نظر می رسد علاقه به بررسی چگونگی تاثیر پژوهش های هوض مصنوعی از عوامل غیر علمی و پیامدهای آن از دهه 1990 کاهش یافته است. ایشان نتایج مطالعات انجام شده در این مقطع را متمرکز بر دو سوال اساسی عنوان کرد 1) چگونه شرکت های نقش مهمی را در تامین مالی و شکل دادن به تحقیقات هوش مصنوعی ایفا میکنند ، و دوم اینکه چگونه این تاثیر با مقاومت جامعه هوش مصنوعی مواجه شده است و پیامد های این نبرد قدرت ، ضرورت توجه  حوزه های مختلف جامعه شناسی از قبیل کار، اقتصاد سیاسی ، فرهنگ  است.

 نیک ملکی در بخش دوم سخنان خود در زمینه جامعه شناسی هوش مصنوعی «فنی»  به بحث اتوماسیون از منظر جامعه شناسی هوش مصنوعی فنی به دیدگاه های برینیولفسون، مک کافی، واجمان، فری، آزیون و به ویژه دیدگاه پترسون در زمینه تاثیر اتوماسیون بر کارگران و کار پرداخت. همچنین در سخنان خود گریزی هم به دیدگاه مک کلور مبنی برچگونگی تاثیرات عاملیت کارگران بر امنیت شغلی در عصر راباتیک و هوش مصنوعی زد.

او در ادامه اشاره اجمالی‌ای نیز به مطالعات استیلگو (2018) و مارس (2020) در زمینه تحقیقات در مورد اتومبیل­­های خودران  و نقدهایی­که در این زمینه توسط بیسل، بیرچنل، الیوت و هسو( 2020) از منظر مطالعات تحرک اجتماعی انجام شده داشت.

 نیک ملکی در بخش  دیگری از سخنرانی خود به نگرانی در تحقیقات و دیدگاه‌های محققان جامعه‌شناسی هوش مصنوعی فنی از جمله  کروگان (2016، 2019)،  الیوت (2019) و سوچمن و وبر (2016)در زمینه استفاده از سیستم‌های خودکار برای اهداف نظامی پرداخت، مبنی بر اینکه تا چه حد باید به سیستم های خودکار برای تصمیم گیری‌های مهم مانند هدف‌گیری و شلیک اعتماد کرد.  

او در ادامه در تشریح این موضوع تاکید کرد که زیر بنای این نگرانی ، مربوط به تمایزی‌ست که  در سنت‌های علوم اجتماعی بین خودکارسازی و خودمختاری وجود دارد. در حالی که حالت اول نشان‌دهنده توانایی یک ماشین برای پیروی از دستورالعمل های تجویز شده بدون اشکال دخالت خارجی انسان است ، حالت دوم معمولاً با تصمیم‌گیری منطقی در زمینه‌های اجتماعی ، فرهنگی، تاریخی و اخلاقی خاصی همراه است. با این حال‌، سلاح‌هایی که خودکار‌، پیچیده و "هوشمند" نیستند ، عموماً "خودمختار" تلقی نمی‌شوند و بنابراین کاربرد آن‌ها  در جنگ  از نظر حقوقی، اجتماعی، سیاسی پیامدهای اخلاقی و وجدان اخلاقی شدید خواهد بود.

بخش دیگری  از سخنان نیک ملکی در زمینه جامعه شناسی هوش مصنوعی فنی به نقش اتوماسیون در حال تغییر شیوه­ها در بازار مالی یا زندگی اقتصادی  اختصاص داشت که در این زمینه به تحقیقات بیورآنن  و مک کنزی ( 2019) در خصوص کارکردهای این فناوری از دیدگاه جامعه‌شناسی ، با تمرکز بر جزئیات ویژگی‌های مادی ، تعاملی و سیاسی - اقتصادی الگوریتم‌های تجارت با تواتر بالا پرداخت. او در این راستا به دیدگاه مک کنزی اشاره داشت که وی می‌کوشد نشان دهد  این که اساساً کارکرد تجارت با تواتر بالا تعامل افراد ، سازمان‌ها، الگوریتم‌ها و ماشینهاست و نه فناوری جعبه سیاه، تعمیق اجتماعی فناوری‌های جدید از جمله هوش مصنوعی را برجسته می کند.

این پژوهشگر حوزه رسانه در ادامه به ابعاد اخلاقی فناوری‌های مختلف تشخیص احساسات با استفاده از هوش مصنوعی ، مانند تشخیص چهره‌، ردیابی چشم و تجزیه و تحلیل احساسی ، در تحقیقات مک استای (2018)  اشاره داشت که وی هشدار می دهد که این فناوری ها مورد سوء استفاده نهادهای تجاری و سیاسی برای پیشبرد منافع خصوصی خود به قیمت خیر عمومی قرار می گیرند. در عین حال گریزی نیز به  مطالعات استفاده از فناوری های نظارت خودکار در فضاهای عمومی یا نیمه عمومی از جمله در مدارس (آندریویچ و سلوین، 2020؛ دوان، مورشد و لین، 2019؛ موناهان و تورس،2010) ، حمل عمومی و نقل (مک کلین ، 2018) و خدمات عمومی (تیلور ، 2016 ؛ یانگ ، کاتل ، و کرافت ، 2019) زد و درجمع بندی به این نکته کلیدی اشاره داشت که این مطالعات توجه را به این سوال جلب می کند که چگونه نظارت خودکار برای جامعه به طور کلی دارای مزایا و خطرات است و باید با احتیاط مدیریت شود.


هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی
هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی

این پژوهشگر حوزه رسانه در ادامه معرفی دیدگاه و مطالعات جامعه شناسی هوش مصنوعی فنی به تحقیقات برخی از جامعه شناسان به غیر از بررسی برنامه های کاربردی مختلف هوش مصنوعی، هوش مصنوعی را از نظر الگوریتم‌ها تجزیه و تحلیل به‌ویژه به تحقیقات در مورد الگوریتم‌های محققان مطالعات رسانه ای‌، روزنامه نگاری‌، مردم شناسی ، جغرافیا، حقوق و سایر رشت‌ها به‌عنوان یکی زمینه تحقیقاتی چند رشته ای - مطالعات الگوریتمی به مطالعات لی لارسن، و سیور ، (2019) در این زمینه اشاره کرد.

نیک ملکی در این راستا به تحقیقات ایوبانک (2017) در خصوص بررسی استفاده از ابزارهای الگوریتمی در خدمات عمومی، از جمله مسکن ، پرداخت که معتقد است که این ابزارها به نابرابری کمک می کنند، زیرا به طور معمول تصمیمات مغرضانه و تبعیض آمیز می گیرند که افراد فقیر و محروم را در شرایط وخیم تر قرار می دهد. او در ادامه به دیدگاه  نوبل (2018) در مورد اینکه چگونه موتورهای جستجو می توانند دائماً تبعیض آمیز و گمراه کننده باشند پرداخت که معتقد است  اگرچه از نظر فنی، الگوریتم های جستجو فقط واقعیت های نژادپرستانه را بهصورت آنلاین و آفلاین "منعکس" می­کنند از نظر نوبل، این الگوریتم‌ها از نظر فنی «خنثی» اما از نظر اجتماعی غیر حساس هستند و در خدمت تقویت نژادپرستی در جامعه قرار دارند و بنابراین از نظر اخلاقی و سیاسی مشکل‌سازند. او سومین مثال را به تحقیقات بوچر(2018) درزمینه  الگوریتمی در خصوص ابزارهای مهم آنلاین، از جمله فیس بوک، اختصاص داد که نشان می دهد سیستم عامل‌هایی مانند فیس بوک نه تنها بررسی و فعالیت‌های آنلاین کاربران بلکه از طریق رتبه‌بندی و مرتب‌سازی الگوریتم‌های پیشرفته ، می‌تواند اجتماعی بودن کاربران را تحت تأثیر قرار دهد و بر زندگی عاطفی آنها تأثیر بگذارد. به اعتقاد بوچر با توجه به تأثیر اثبات شده احساسات بر رفتارها ، از جمله رفتارهای سیاسی مانند رای گیری ، هشدار می دهد که به شرکت‌هایی که از این الگوریتم‌ها استفاده می کنند و از آنها سود می برند ، بسیار بیشتر از توان اجتماعی - سیاسی آنها نسبت به توانایی آنها - و مایل - - رفتار اخلاقی انجام می شود.

نیک ملکی  در بخش سوم سخنرانی خود در زمینه جامعه شناسی هوش مصنوعی فرهنگی ضمن اشاره به این مهم که برخی از تحقیقات، توسعه هوش مصنوعی را یک پدیده اجتماعی می داند، گفت: از این منظرجامعه شناسی هوش مصنوعی فرهنگی تعاملات خود را با شرایط وسیعتر اجتماعی‌، فرهنگی‌، اقتصادی و سیاسی که در آن اتفاق می‌افتد و تحت تأثیر آن قرار می گیرد‌، تجزیه و تحلیل می­کند. تصاویری از "هوش مصنوعی" که در این حوزه تحقیقات که اگر چه نوپاست ، باعث ایجاد روندها‌، فرآیندها‌، اقدامات و روابط جدیدی در تنوع محیط اجتماعی شده است.

این سخنران در این  راستا به دیدگاه های  ترکل ( 1984) و برمان (1992)  در زمینه  چگونگی تأثیر رایانه بر شناخت و اجتماعی بودن انسان پرداخت و در ادامه به موضوع "محبوبیت هوش مصنوعی و فرهنگ هوش مصنوعی" در تحقیقات ملهلهوف (2020) اشاره داشت که می تواند به گسترش و تعمیق روابط قدرت نابرابر در جامعه کمک کند تا این‌که آنها را از بین ببرد.

این محقق در جمع بندی  مطالعات انجام شده بر این مهم تاکید داشت که تحقیقات انجام شده در این حوزه  نشان می‌دهد که توسعه هوش مصنوعی هم مزایا و هم چالش‌هایی را برای جامعه به همراه دارد و شناسایی و رفع چالش‌های اجتماعی هوش مصنوعی همیشه آسان نیست.


هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی
هوش مصنوعی علمی، فنی و فرهنگی

او در ادامه مباحث خود اشاره به برخی از تحقیقات اینون و یانگ،2021  ناتال و بالاتوره،2020 شابانوویچ2014 پرداخت که از دیدگاه های جامعه‌شناسی فرهنگی، مطالعات رسانه‌ای و فرهنگی و ساخت فناوری اجتماعی برای تجزیه و تحلیل ساختار فرهنگی هوش مصنوعی استفاده می­کنند و تمرکز آن‌ها بر این است که چگونه گروه‌های مختلف از منابع و سنت‌های فرهنگی مختلف برای توسعه روایت‌های هوش مصنوعی استفاده می کنند که به پیشبرد برنامه‌های متفاوت آنها کمک می­کند .

او در همچنین با اشاره به تحقیقات اینون و یانگ  در خصوص  نحوه بررسی چگونگی تدوین دانشگاهیان ، متخصصان صنعت و سیاست‌گذاران از هوش مصنوعی آموزشی  افزود: این گروه ها ‌تفسیرهای متفاوتی از هوش مصنوعی‌ دارند و تمایل دارند که هوش مصنوعی را به‌نحوی تعریف و توصیف کنند که به نفع کار و اهداف زمینه های مربوط به آنها باشد.  تصور نمی‌شود که این ذینفعان درک متفاوتی از هوش مصنوعی داشته باشند. بلکه با ‌چارچوب بندی استراتژیک آن ، آن‌ها به دنبال تأثیرگذاری بر نحوه استفاده‌، تأمین مالی، تنظیم و تجاری سازی هوش مصنوعی آموزشی در دراز مدت هستند.

وی  همچنین به نتایج تحقیق شابانوویچ (2014) در زمینه عوامل فرهنگی پشت فرهنگ ربات ژاپن پرداخت و بر این مهم تاکید کرد که روباتیک ژاپنی با ترکیب تصاویر محبوب و ارزش‌ها و سنت‌های فرهنگی ارزشمند در طراحی‌، با استفاده از رضایت فرهنگی ، مبنای معرفت شناختی و توجیه اجتماعی را برای ربات های خود ایجاد و استخراج می کند که این مطالعات اهمیت چارچوب فرهنگی موثر برای توسعه هوش مصنوعی را نشان می دهد. به یک معنا ، چارچوب فرهنگی نوعی مداخله اجتماعی در طراحی هوش مصنوعی می توان قلمداد کرد .

نیک ملکی در ادامه سخنان خود اشاره ای نیز به کتاب الیوت (2019) با عنوان فرهنگ هوش مصنوعی داشت که نویسنده‌اش فارغ از مسایل فنی  تلاش جامعه‌شناسانه‌ای برای کشف تأثیرات اجتماعی گسترده‌تر و بلند‌مدت هوش مصنوعی در عصر دیجیتال در زمینه  خود و هویت است.

نیک ملکی تاکید ورزید که مزیت این کتاب در تجزیه و تحلیل جامعه شناختی هوش مصنوعی  در زمینه وسیع‌تری از انقلاب دیجیتال قرار دارد و بنابراین، مطالعه جامعه‌شناختی هوش مصنوعی را از درک توسعه هوش مصنوعی از دیدگاه جامعه‌شناختی به بازنگری نگرانی‌ها، مفاهیم، تئوری‌ها و عملکردهای جامعه‌شناختی موجود از زاویه نحوه یا چگونگی تغییر این‌ها توسط هوش مصنوعی و دیجیتالی کردن سوق داده است؛ به‌گونه ای که با پیوند مطالعه جامعه‌شناسی هوش مصنوعی با نگرانی‌ها و زمینه‌های فرعی کلاسیک جامعه‌شناسی، این کتاب نه‌تنها جهت تجزیه و تحلیل بیشتر هوش مصنوعی در جامعه‌شناسی بلکه برای تجسم مجدد جامعه‌شناسی از نظر توسعه هوش مصنوعی در عصر دیجیتال، مسیرهای جدیدی را نشان می‌دهد. البته  این کتاب اظهارات جسورانه و در عین حال مبهم و غیرقابل دفاع زیادی ارائه می دهد ، مانند اینکه هوش مصنوعی پیشرفت فناوری نیست‌، بلکه دگرگونی تمام فناوری است.

نیک ملکی در جمع بندی سخنرانی خود بر این مهم تاکید داشت که گرچه جامعه‌شناسان تمایل به بررسی تولید اجتماعی‌، توزیع و مصرف هوش مصنوعی دارند، اما این گونه‌شناسی در قالب سه دیدگاه تحلیلی منعکس‌کننده برخی تغییرات اساسی در خود هوش مصنوعی و درک ما از آن در طول زمان است. دیدگاه هوش مصنوعی علمی، که در تحقیقات انجام شده در دهه 1980 و 1990 آشکارتر است‌، با دیدگاه اصلی هوش مصنوعی به‌عنوان یک اختراع علمی جدید در قرن بیستم مطابقت دارد و دیدگاه ‌هوش مصنوعی فنی، که در مطالعات منتشر شده در دهه های 2000 و 2010 برجسته ترین است‌، کاربرد وسیع‌تر و تجاری‌سازی فناوری‌های هوش مصنوعی را در این دهه ها منعکس می­کند. در مقابل ، دیدگاه هوش مصنوعی فرهنگی، که بیشتر در مباحث جاری در مورد هوش مصنوعی مشاهده می شود‌، نشان‌دهنده رشد فزاینده اجتماعی و فرهنگی هوش مصنوعی است که امروزه به‌طور فزاینده‌ای در حال تجربه آن هستیم. با این اوصاف این گونه‌شناسی نه‌تنها به محققان را در جهت‌یابی بهتر ادبیات کمک می کند بلکه به‌عنوان مرجعی برای در نظر گرفتن تحول اجتماعی هوش مصنوعی عمل می‌نماید. از همین رو این سه نوع گونه‌شناسی از منظر جامعه‌شناسی را باید به‌عنوان یک زمینه علمی یا تحقیقاتی علمی یا یک متافناوری  مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. از همین روجامعه‌شناسی هوش مصنوعی باید به بررسی توسعه هوش مصنوعی  بپردازد که درآن فن‌آوری‌های هوش مصنوعی  با بازیگران اجتماعی در تعامل‌اند، بر روابط اجتماعی تأثیر می گذارد، ساختارهای اجتماعی را تغییر می‌دهند و واقعیت‌های اجتماعی را بازسازی می کند.

تعداد بازدید : ۴,۰۹۶
(چهارشنبه ۷ تیر ۱۴۰۲) ۱۱:۲۹
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید