دوشنبه / ۲ آبان ۱۴۰۱ / ۱۱:۱۶
سرویس : آموزش
کد خبر : ۱۵۴۳۲
گزارشگر : ۲۳۷۷۳
سرویس آموزش

گزارش کامل نشست تخصصی تبیین نقش رسانه ها در تحقق شعار تولید،دانش بنیان و اشتغال زایی

گزارش کامل نشست تخصصی تبیین نقش رسانه ها در تحقق شعار تولید،دانش بنیان و اشتغال زایی
(دوشنبه ۲ آبان ۱۴۰۱) ۱۱:۱۶

اولین هم‌اندیشی تخصصی "تبیین نقش رسانه ها در تحقق شعار"تولید،دانش بنیان و اشتغال زایی" روز سه‌شنبه 8 شهریور ماه از ساعت 11 الی 12:30 در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد

مقدمه:

.نام گذاری سال 1401 بنام سال ”تولید ،دانش بنیان و اشتغال زایی” اقدام هوشمندانه ای بود که رهبر انقلاب با در نظر گرفتن شرایط و واقعیات این روزهای کشورانتخاب کرده اند،و افکار عمومی و مسؤلان کشور را متوجه اهمیت امر اقتصاد و لزوم هم افزایی بیشتر برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور نمودند.دراین راستا رسالت مهمی بر عهده رسانه ها است که با تبیین و تشریح درست مسأله، زمینه تحقق این مهم به عنوان یک خواسته و مطالبه ملی و عمومی را فراهم نمایند.قطعا نقش نظارتی رسانه‌ها نیز یکی از مسائل با اهمیت در تحقق شعار سال است. این نشست که با حضور دکتر صفا شریف عسگری،رئیس کمیسیون آموزش سازمان ملی کارآفرینی ایران؛دکترمحمد مهدی لطیفی، مدرس دانشگاه تهران ؛دکتر مهرداد عالی پورهریسی، مشاور امور صنایع بازرگانی دانشکده کار آفرین دانشگاه تهران و زهرا جعفری، کارشناس دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها برگزار شد. محورهایی همچون تبیین و شناساندن قابلیت های رسانه ها برای مشارکت و همراهی جهت تحقق شعار سال01401بررسی اهمیت نقش رسانه ها در اجرایی شدن شعار سال 1401ارائه راهکارهای رسانه ها و شرکت های دانش بنیان در جهت تبیین شعار سال نقش رسانه در توسعه صنعت نوآوری و دانش بینان مورد بحث و بررسی قرار گرفت

در ابتدای نشست زهرا جعفری، کارشناس دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها ضمن خوش آمد گویی به مهمانان نشست اظهار داشت: قطعا نقش نظارتی رسانه‌ها یکی از مسائل مهم در تحقق شعار سال است بدین جهت این دفتر برای تحقق این امر اقدام به برگزاری این نشست تخصصی نموده است .حال این سوال قابل طرح است که:رسانه ها چه نقشی می توانند در تبیین و شعار سال بازی کنند؟

 

دکتر صفا شریف عسگری،رئیس کمیسیون آموزش سازمان ملی کارآفرینی ایران در پاسخ به این سوال  گفت:

با توجه به محورهای جامعی که عنوان شده و تلاش جمعی در کشور در این زمینه، تغییرات شگرفی در تسهیل کنشگران اکوسیستم فناوری ایجاد خواهد شد. بیشتر از آنکه مدرس دانشگاه یا رییس کمیسیون آموزش سازمان ملی کار‌ فنی ایران که افتخاری است نود درصد فعال حوزه فناوری‌های سخت در حوزه هوش مصنوعی و کنشگر اکوسیستم فناوری هستم لذا شاید قسمت‌هایی تبدیل به درد و دل شود نه از جنس غرزدن بلکه از جنس مطالبه‌گری. معاونت شما می‌تواند صدای ما را به عنوان کنشگران حوزه فناوری‌های سخت و به تعبیر 10 الی 15 سال اخیر شرکت‌های دانش‌بنیان برساند و در این که کشورمان را به سمت کشوری که می‌تواند از اقتصاد دانش پایه استفاده کند و از ظرفیت‌های اقتصادی مربوطه بهره‌برداری کند ایفای نقش کنیم.

بر هیچ کسی پوشیده نیست که رسانه‌ها نقش کلیدی در جا انداختن مفاهیم جهت برقراری جریان‌ها اعم از فکری، عملیاتی چون جریان‌های اقتصادی دانش پایه و تشویق به راه‌اندازی شرکت‌های دانش‌بنیان و تشویق به تحقیق و توسعه‌های دانش‌بنیان ایفا می‌کند. ولی به عنوان فردی که از سال 96 در حوزه هوش مصنوعی فعالیت می‌کند نمی‌گویم بلکه به عنوان حوزه‌ای که تقریباً در حال حاضر حدود 20 یا 30 درصد دنیا را تسخیر کرده و فکر می‌کنم 3 الی 7 سال آینده قسمت اعظم زندگی ما درگیر هوش مصنوعی می‌شود عنوان می‌کنم. به آن می‌پردازم اگر خاطرتان باشد حدود 20 سال پیش می‌گفتند که دنیا وارد عصرIT  و آن عصر چهارم تکنولوژی شده است و از عصر کامپیوتر گذشته است و دیگر هر آنچه که با حوزه IT سازگاری نکند یا عقب می‌افتد یا کارآمد نخواهد بود. در حوزه هوش مصنوعی هم به همین ترتیب از لحاظ سطح اهمیت است نه جایگاه خودم و شرکت. وقتی نظاره‌گریم نه تنها در حوزه‌های مهمی از این دست که حتی اگر پیگیری کرده باشید به خصوص در فرمایشات رهبری صراحتاً در این یکی ،دو سخنرانی اخیر اشاره صریح به استفاده از فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی هم اشاره می‌کنند که فعالیت دارای برنامه و نظام‌بندی را در حوزه آشنا شدن جامعه و ترویج مسائلی از این دست حداقل در بالا دست ندیدم البته از جنس قوانین داشتیم که اولین قانون مصوب مجلس را از جنس حمایت از توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان به سال 89 برمی‌گردد تا آخرین قانون که به روزرسانی شده و اردیبهشت ماه 1401 بحث جهش دانش‌بنیان از سمت مجلس ایفاد شد ولی هنوز خیلی عقبیم و علیرغم اینکه از منظر هماهنگی با قوانین عقبیم چندین قانون خیلی خوب از ابتدای دهه 90 تا ابتدای دهه 1400 وضع شده است. بحث اصلی ما دستگاه‌های اجرایی است که باید این قوانین را به طرح و برنامه تبدیل کنند و در هماهنگی با کنشگران واقعی این حوزه آنها را اجرایی کنند.

اگر بخواهم این قسمت را جمع‌بندی کنم تا فرمایشات دکتر لطیفی را هم بشنویم، اولین درخواست بنده به عنوان کنشگر این حوزه بحث ارایه طرح و برنامه‌های دستگاه‌های اجرایی در معرفی شرکت‌های دانش‌بنیان به جامعه و کارکرد و نقش آنهاست نه معرفی تبلیغاتی. همانطور که انرژی هسته‌ای را فقط از منظر سلاح هسته‌ای بررسی نمی‌کنیم و کاربردش در پزشکی، آب شیرین کردن و ... را هم مدنظر داریم، باید گفت در حوزه‌های متنوعی که شرکت‌های دانش‌بنیان روی لبه فناوری تحقیق و توسعه انجام می‌دهند که منجر به توسعه محصولات و خدمات دانش پایه می‌شود. قطعاً این موارد و محصولات و خدمات کارکردهایی را دارد که سطح آسایش بشر را افزون می‌کند. به هر حال در ارایه خدمت به جامعه و افزایش آسایش، رفاه، بهبود اقتصاد جامعه و بسیاری از جنبه‌های اجتماعی نقش‌های زیادی دارند که در صحبت با کنشگران می‌توان از منظر فناوری‌ها، محصولات‌شان آگاه شد که گهگاه از جنس رپرتاژ آگهی هم اتفاق خواهد افتاد ولی اگر قرار است جامعه ما به سمت استفاده از فناوری‌های دانش‌بنیان برای ارتقای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سبک زندگی متناسب‌تر و لایق‌تر جامعه ایرانی بهره ببرد رسانه‌ها با کمک وزارت ارشاد و دیگر مراجع حاکمیتی طرح و برنامه جامعی نداشته‌اند. پس اولین قدم داشتن یک برنامه استراتژیک برای معرفی و جایگاه نقش کلیدی شرکت‌های دانش‌بنیان حداقل در 10 سال آینده ایران است.

 

دکترمحمد مهدی لطیفی، مدرس دانشگاه تهران در ادامه نشست افزود:رسانه‌ها به واقع می‌توانند برای کمک به تحقق شعار حمایت از تولید دانش‌بنیان که بخش اصلی شعار سال است، مؤثر باشند. تولید دانش‌بنیان عملاً می‌توان گفت که مهمترین پیشران جریان توسعه علمی در کشور به شمار می‌رود. شعار امسال یعنی سال تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین نام‌گذاری شده است. تولید دانش‌بنیان بخشی از محور اصلی این شعار است که باید به تعریف آن بپردازیم. شاید بتوان گفت که شرکت‌های دانش‌بنیان یکسری مؤسساتی هستند که به منظور توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش و اختراع و نوآوری و در نهایت مهمترین بخش آن یعنی تجاری‌سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه فناوری‌های برتر فعال باشند. با ارزش افزوده بسیار زیاد که شامل طراحی تولید کالا و خدمات باشد که شاید جمع این کالا و خدمات را شاید بتوان محصول نامید که اهمیت زیادی دارد که در انتهای این فرایند شرکت‌های دانش‌بنیان بتوانند چیزی را در قالب کالا و خدمات به بازار ارایه کنند و مهمتراز همه اینکه ارزش افزوده برای خودشان و همینطور برای جامعه ایجاد کنند. اگر بخواهیم از لحاظ آماری یک بررسی کلی انجام دهیم، در حال حاضر بیش از 200 مرکز رشد فناوری در کشور وجود دارند، حدود 44 پارک علمی و فناوری در کشور تأسیس شده‌اند و فعال هستند. از جمله پارک علم و فناوری دانشگاه تهران که بسیاری از شرکت‌هایی که محصولاتشان را وارد بازار کردند از دل این پارک برآمده‌اند و شاید استفاده از استراتژی‌هایی که دکتر فرمودند به آن معنی استراتژی‌هایی که آنها پیاده‌سازی کردند و جای گام‌هایی که انها رفتند شاید خالی از لطف نباشد و شرکت‌ها را به واقع به مسیر موفقیت نزدیک کند.

بیش از 10 هزارو پانصد شرکت و واحد فناور در این مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری فعالیت می‌کنند که آمار خوبی است اما اینکه چگونه بتوان از ظرفیت رسانه در این وادی استفاده کرد تا اینها بتوانند ارزش‌آفرینی کنند یک سؤال اساسی است که شاید در بدنه دولت تا کنون آنگونه که باید وشاید به آن پرداخته نشده و در دور اول هنوز سؤال‌های زیادی باقی مانده که بتوان روی آن کار کرد و به واقع بتوان از آن نتیجه گرفت. تولید ملی در این بحث خیلی مهم است و شاید بتوان گفت راه اصلی عبور از این سختی‌ها و دشواری‌های اقتصادی کشور که شاهد آن هستیم، تولید ملی به خصوص تولید دانش‌بنیان است که موجب رشد اقتصادی، اشتغال‌زایی، کاهش تورم، افزایش درآمد سرانه و در نهایت ایجاد رفاه عمومی برای جمعیت مردم کشورمان می‌شود. شاید بتوان گفت منشأ همه تحولات اقتصادی متأثر از اراده دولت است و مسرورم که این چنین نشست‌هایی برگزار می‌شود و واقعاً دغدغه دولت آن است که در این حوزه گام بردارد چون بازار مصرف کننده هم گام بر گام‌های دولت می‌گذارد و در این وادی رسانه‌ها می‌توانند تعامل بخشی‌های اقتصادی را در این حوزه فراهم کنند. رسانه‌ها در واقع می‌توانند سهم بخش‌های مهم تولید از قبیل صنعت، کشاورزی، خدوات و تأثیر هر کدامشان را بر روند توسعه جامعه نشان دهند و برای مردم ملموس کنند و در قالب‌های محتلف رسانه ملی، مطبوعات، چاپی، فضای مجازی و غیره به عرصه ظهور بگذارند و جهش تولید دانش‌بنیان زمانی اتفاق می‌افتد که هم فناوری و فضای رسانه برای تولید کننده و تولید فراهم باشد و هم بازار تقاضا برای محصولات ایجاد شود که در نتیجه رسانه‌ها و فضای مجازی می‌توانند در هدایت این افکار عمومی جهت تولید دانش‌بنیان، نقش‌آفرینی بسیار زیادی داشته باشند و این افکار را جهت‌دهی کنند و از فعالیت‌های سوداگری که در جامعه شاهدیم به سمت فعالیت‌های تولید محور با ترجیح تولید دانش‌بنیان بروند.

به اعتقادیم اگر با کیفیت‌ترین کالای دانش‌بنیان ایرانی هم به بازار عرضه شود اما مخاطب از خود کالا و کیفیتش نداشته باشد آن کالا در رقابت با رقبای خارجی موجود در بازار که سال‌ها در ذهن مخاطب رخنه کردند، حرفی برای گفتن ندارد کما اینکه می‌بینیم بسیاری از کالاهای با کیفیت ایرانی در حوزه‌های محتلف به خصوص پوشاک همچونکفش ایرانی که کیفیتش از بسیاری از برندهای خارجی بیشتر است، در ذهن مخاطب نقش بسته است. اینجاست که نقش رسانه در ترغیب مردم به محصولات دانش‌بنیان ایرانی اهمیت پیدا می‌کند که باید بسیار به آن پرداخته شود و جایش خالی بود و هست. امیدواریم در آینده هم بتوانیم بیشتر از آن ببینیم.

به اعتقادیم کشور ایران کشور بسیار بزرگی است که سرشار از فرهنگ‌ها، عقاید، سلایق و آداب و رسوم مختلف. اگر بخواهیم فضای مجازی را یک رسانه در نظر بگیریم معتقدم از آنجا که فضای مجازی به عنوان یک رسانه از دیگر رسانه‌ها بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد ارتباط‌گیری بدون پذیرش فرهنگ، آداب و رسوم و عقاید امکان‌پذیر نیست. یعنی آن مخاطب هدفی که به رسانه توجه می‌کند و رسانه‌ای که تولید خبر می‌کند و برای مخاطب هدف محتوا تولید می‌کند حتماً در آن فرهنگ مدنظر قرار گرفته شود. به نظرم رسانه‌ها به واقع باید بومی‌سازی شود و به صورت بومی‌سازی شده به تولید دانش‌بنیان بپردازند و از همین طریق کمتر با مشکلاتی که نام بردید مواجه می‌شوند. برای مثال اگر شبکه‌های استانی بتوانند بر تولید دانش‌بنیان براساس فرهنگ‌ها و سلایق مختلف مانور دهند، به فرض یک تولید کسب و کار که در غرب ایران برای هموطنان کردزبان ما ارزش باشد در شرق ایران برای هموطنان ساکن سیستان و بلوچستان معنا و مفهومی نداشته باشد به طور حتم اگر رسانه بخواهد به آن موضوع بپردازد و برای ساکنین شرق مورد توجه قرار نمی‌گیرد چرا که برای آنها ارزش افزده ایجاد نخواهد کرد و مخاطبی هم نخواهد داشت. همینطور در کسب و کار و خدمات حمل و نقل و ترانزیت در جنوب ایران، ممکن است برای هموطنان ما در شمال ایران مفهوم کمرنگ‌تری داشته باشد. بنابراین به اعتقادم تمرکز رسانه‌های بومی بر تولید دانش‌بنیان با موضوعات مختلف کسب و کار مختص مناطق هدف بسیار پراهمیت است. مورد دیگر توجه رسانه‌ها به ویژگی‌های دموگرافیک یا جمعیت‌شناختی مخاطب که در تولید دانش‌بنیان می‌تواند برایش ارزش باشد. برای مثال تولید برنامه توسط رسانه برای زنان و مردان به صورت مجزا، تولیدات دانش‌بنیانی که احتمالاً خانم‌ها در آن خبره‌تر هستند و با ویژگی ذاتی خانم‌ها سازگار‌تر است مثل صنایع غذایی یا پوشاک نوزاد می‌تواند با مواردی که آقایان در آن خبره‌تر هستند با ویژگی‌های ذاتی آنها سازگارتر است مثل صنعت خودرو متفاوت باشد. تولید برنامه برای گروه سنی زیر ده سال در حوزه تولید دانش‌بنیان یا در حوزه کار‌آفرینی و کسب و کارهای زودبازده برای گروه سنی 10 تا 20 سال و دیگر گروه‌های سنی ... و تولید برنامه براساس مکان‌های جغرافیایی، به همین دلیل تمرکز روی فرهنگ‌های مختلف در حوزه‌هایی که فرمودید می‌تواند بسیار کارساز باشد و به رسانه در تولید برنامه راهکار ارایه کند.

 

دکتر صفا شریف عسگری،رئیس کمیسیون آموزش سازمان ملی کارآفرینی ایران در ادامه افزود: چند نکته را درتکمیل پرسش شما و فرمایش جناب آقای دکتر لطیفی ارایه خواهم داد و بعد به قسمت آخر سؤال شما خواهم پرداخت. به طور کلی دو مدل شرکت دانش‌بنیان داریم که هر دو مدل را در ایران به آن دانش‌بنیان می‌گویند ولی در دنیا تفکیک نسبتاً دقیق‌تری وجود دارد. یکسری از شرکت‌ها  Knowledge baseهستند و همانطور که آقای دکتر فرمودند بر لبه علم و فناوری، مطالعه انجام می‌دهند و در وهله اول تولید دانش جدید می‌کنند و دانش جدید را به فناوری تبدیل می‌کنند و بعد از آن فناوری را تبدیل به محصولات و خدمات و سطح آزمایشی می‌کنند و اگر توانایی را داشته باشند محصول صنعتی یا  Productionاز آن استخراج می‌کنند و باز با درجه بالاتری از توانمندی آن را تجاری‌سازی می‌کنند. این چرخه کامل شرکت دانش‌بنیان است. مدل دیگری از شرکت‌های دانش‌بنیان که Technology oriented هست شرکت‌هایی هستند که از فناوری‌های تولید شده چه در مرحله استخراج تکنولوژی و چه در مرحله استخراج محصولات و خدمات فناورانه استفاده می‌کنند. برای مثال کارخانه صاحب زیرساختی است که در حوزه پارچه کار می‌کند و با دریافت تکنولوژی نانو، پارچه‌های مخصوص با قدرت حرارتی بالا و دیگر کارکردها را تولید می‌کند. شرکت‌های دانش‌بنیان غالباً شرکت‌های نسبتاً بالغی هستند که با تمام گرفتاری‌های اکوسیستم اقتصادی ایران مستقل هستند و اگر وابستگی وجود داشته باشد وابستگی به پارک‌های علمی و فناوری و مرکز مطالعات و تحقیقاتی دانشگاه‌ها یا وزارتخانه‌ها و هلدینگ‌ها نیست بیشتر وابستگی‌هایشان به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است که گریدشان از همان جاست. راجع به مقوله قبلی آمار خواهم داد که از مهجور بودن شرکت‌های دانش‌بنیان در بعد آشنا بودن جامعه با آنها و هم استفاده از محصولات و خدمات و حتیARD‌هایشان یه خروجی‌هایشان در سطح دانشگاهی براساس نص صریح قانون 1389 که بعد وارد برنامه‌ریزی‌های 5 ساله دولت می‌شود حدود سال 94 اکشن پلنی توسط هیأت دولت برایش تدوین می‌شود و ابلاغ می‌شود و گفته می‌شود می‌بایست سهم محصولات تولیدی منتج از شرکت‌های دانش‌بنیان از کل تولیدات صنعتی غیر نفتی ایران 20 درصد درGDP  باشد ولی متأسفانه در آمار حقیقی به دو درصد هم در شهریور 1400 نرسیده‌ایم و باز براساس همان قانونی که 11 سال از آن گذشته سهم صادرات محصولات با فناوری بالا و دانش‌بنیان در کل صادرات ایران غیر از محصولات نفتی باید به 10 درصد برسد که متأسفانه هنوز حدود 1 و خرده‌ای درصد است. به نظرم در قانون جدید سهم تولیدات صنعتی دانش‌بنیان در GDP به 50 درصد رسیده است ولی باز اکشن پلنی که حمایت کننده باشد ندیده‌ام. ولی به دور از هرگونه منفی‌گرایی باید گفت آنچه که می‌بینیم سیل خروج است به گونه‌ای که از شرکت ها 40 درصد مهاجرت کردند که اگر مهاجرت‌ها قبلاً در پلن 2 تا 5 سال اتفاق می‌افتاد در حال حاضر مهاجرت‌های نیروهای خوب ما با اطلاع قبلی 2 یا 3 ماهه آفر خود را دریافت می‌کند و می‌رود و هر روز هم می‌بینیم چه در اروپا و چه در استرالیا بسیار تسهیل کردند و بحران ناشی از کرونا ویروس هم جو را سهل‌تر کرده است. جو ناامیدی فرآیند را بسیار تشدید کرد که بسیار نگران کننده است که به نظرم می‌بایست در سطح وزارت جوانان بر این معضلات اندیشه شود. اگر بخواهم ساده و واقع‌گرایانه عرض کنم. پارک‎‌های علم و فناوری وجود دارد و حجم زیادی از شرکت‌های Technology orientedدر آنجا با سرمایه‌گذاری شخصی و حمایت‌های دولتی در حال فعالیت هستند. نزدیک به 7000 شرکت دانش‌بنیان با سرمایه‌گذاری شخصی خودشان مستقل کار می‌کنند. آمار بسیار زیاد است در حالی که رهبری در فرمایش عیدانه‌شان دستور 2 یا 3 برابری دادند برای توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان براساس تعریف دوم معاونت علمی یعنی شرکت‌هایی که محصول نوآورانه‌ای دارند و روی لبه فناوری هستند و سطح پیچیدگی بسیار بالایی دارند بر طبق فرمایشات آقای دکتر لطیفی وقتی گواهینامه شرکت دانش نامه اعطا می‌شود که به طوری توسعه یافته باشد که قابلیت استفاده بومی داشته باشد. ولی به عنوان یک درخواست که به سمع و نظر بالایی‌ها برسد عرض می‌کنم که هیچ برنامه جامع نیازسنجی براساس تفکیک دموگرافیک یا جامعه‌شناختی اتفاق نیفتاده و یا حداقل زمینه‌اش فراهم نشده است. چرا که به عنوان یک شرکت خصوصی فرایندهای توسعه کسب و کار، بازیابی‌ها، برندینگ، انجام نیازسنجی‌ها را دارد اما به هر حال حاکمیت بسیار می‌تواند تسهیل‌کننده، ترغیب‌کننده و تسریع‌کننده باشد. لذا می‌طلبد در سطح کلان بحث نیازسنجی را مبتنی بر ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان متناسب با فرهنگ، تفکیک‌های جمعیت‌شناختی اتفاق می‌افتد که شرکت‌ها مسیر را کوتاه‌تر طی کنند و با توانایی‌هایی که دارند مسئولیت‌های جدید را توسعه دهند و محصولات فعلی خود را نسبت به نیازهای جدید، فرهنگ‌های مقتضی و ... شخصی‌سازی کنند.

در خصوص فصل دهم سازمان‌هایی مثل پارک‌های علم و فناوری یا سازمان ملی کار‌آفرینی ایران یا مراکز عمده و کلان تحقیق و توسعه علمی اعم از دانشگاهی تا هلدینگ‌هایی چون همراه اول، ایرانسل و فتاپ و ... قطعاً روابط‌عمومی‌های فعالی دارند که می‌توانند در قالب تفاهم‌نامه‌هایی با دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها وزارت ارشاد، کارگروه‌های تخصصی تشكیل دهند و براساس برنامه‌ریزی‌های دقیق می‌توان اکشن‌پلن‌هایی را در راستای صحبت‌هایی که من و آقای لطیفی ارایه کردیم، طراحی کرد. بحث تبیین نقش مهم شرکت‌های دانش‌بنیان در توسعه رفاه و تأمین نیازمندی‌های بشر و ... مطرح کرد. به عنوان رییس کمیسیون آموزش و ترویج کارآفرینی سازمان ملی کارآفرینان اعلام آمادگی می‌کنم که می‌توانیم دبیرخانه خود را با کارگروه مربوطه در وزارت ارشاد مرتبط کنیم و عقد تفاهم‌نامه‌ای و کارشناسی و تخصصی انجام شود که به سهم خود در معرفی هر چه بهتر شرکت‌های دانش‌بنیان قابلیت‌ها و توانمندی‌ها و کارکردها برای سیاست‌گذاران در حاکمیت و هم قشر بهره‌بردار و مصرف‌کننده ایفای نقش کنیم.

 

 

دکتر مهرداد عالی پورهریسی، مشاور امور صنایع بازرگانی دانشکده کار آفرین دانشگاه تهران  در ادامه بحث افزود:

در ابتدا فرصت را مغتنم می‌شمارم و وظیفه اخلاقی خود می‌دانم که در هفته دولت، دولتمردانی که در مجموعه و پرسنل خود به عنوان کمپانی پارتنرها به کارآفرین‌ها سرویس می‌دهند تشکر کنم. جا دارد از آنجایی که تمام سال را انتقاد دارم یک روز را هم تشکر کنم که با امکانات موجود و توانایی‌هایی که برخوردارند به ما سرویس می‌دهند و در بیزنس‌پلن تحت عنوان کمپانی پارتنرها مثل بانک‌ها، شرکت‌ها و بخش‌های دولتی می‌نامیم. از این بابت فرارسیدن این هفته را تبریک عرض می‌کنم و تشکر می‌کنم.

موضوعی که فرمودید از سه منظر بررسی می‌شود: 1-شناسایی قابلیت‌های رسانه که چه پتانسیلی در آنجا داریم که استفاده نشده است. 2- از بعد اهمیتی که می‌تواند توجه به رسانه داشته باشد یعنی پتانسیل کارکرد اندازه‌گیری شود و نقطه اثر و میزان دو پتانسیل قابل اندازه‌گیری هست. 3-راهکارهایی که بتوان از این موضوع در تبیین شعار سال 1401 یعنی سال تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین بهره برد و از فرصت موجود استفاده کرد.

در ابتدا باید گفت بهره‌برداری از چنین فرصتی براساس طبقه‌بندی‌های موجود در جهان برای استفاده در کشور ما جزو فرصت‌های  Recobnizeدر بازارهای   Allocativeیا همان فرصت‌های تشخیصی هستند که قبلاً بهره‌برداری شده و هم عرضه و تقاضای آن وجود داشته است یعنی کاری که قصد داریم در حوزه رسانه انجام دهیم سال‌های پیش بنگاه‌های رسانه‌ای جهانی برای اهداف خود استفاده کرده‌اند. در نتیجه بستر تا حدی هموار است تا با مطالعه‌ای تطبیقی بتوانیم الگوهایی برای استفاده و تبیین و بومی‌سازی آنها به کار بریم. یعنی نگاه کارآفرینانه به ما نشان می‌دهد که نوع فرصت و نوع روش‌های استاندارد بهره‌برداری از آن فرصت را مطالعه کنیم. اما زمانی که قصد داریم از فرصتی به نام رسانه جهت تبیین شعار سال استفاده کنیم اول شناخت مسئله از درجه اهمیت بالایی برخورار است. یعنی بررسی این فرصت را با شناخت چه مسئله‌ای مطرح می‌کنیم؟ به نظرم از یک مسئله اساسی در حال دور شدن هستیم و به یک مسئله‌ای که به نظرم غیر اساسی است می‌پردازیم. در این میان باید دو مسئله را مورد تدقیق نظر قرار دهیم: 1-چگونه از فرصت موجود در رسانه که شامل قابلیت‌ها، اهمیت و تأثیر‌گذاری و راهکارهای موجود رسانه واکاوی شود و چگونه استفاده شود تا به ساپورت شرکت‌های دانش‌بنیان بیرونی کمک شود و توسعه داده شود و در هر صورت ایجاد و توسعه‌اش را فراهم کنیم. حال باید پرسید امروز صدا وسیما به عنوان یک بنگاه صنعتی در طبقه‌بندی جهانی از بنگاه صنعتی محسوب می‌شود هرچند که رسانه‌ای است و تأثیر اجتماعی، فرهنگی دارد ولی به لحاظ گردش عملیات اجرایی خود صنعتی محسوب می‌شود که مولتی‌ ایندستوریال  Multi industrialاست و در واقع چند صنعتی است که شامل صنعت نرم و سخت است که الکترونیک و فضاهای مختلف هم اضافه شده و به همین دلیل هشت صنعت را برایش درنظر می‌گیرند. نکته دوم آن است که صدا وسیما، رسانه، مطبوعات و همه فضاهای فیزیکی و دیجیتال که در اختیار‌مان هست به عنوان یک بنگاه آیا نگاه دانش‌بنیان به عملکرد خود جهت توسعه اشتغال‌آفرینی و دانش‌بنیان‌سازی دارد یا نه؟ پرسش به دو بخش aوb تقسیم می‌شود یک بار رسانه از ظرفیتش برای بنگاه‌های  bو شرکت ‌های دانش‌بنیان و سطح پیش رو جهت معرفی صنعت، فرمولاسیون و جذب جوانان و بار دیگر روش استفاده و نگاه رسانه به عنوان صنعت و ابزار و امکان جهت یک فعالیت دانش‌بنیان و پیشرو چطور می‌خواهد باشد؟ از آنجا که به بخش دوم کمتر پرداخته می‌شود برایم جذابتر است. زمانی که سورلس‌های امریکایی را از حدود 1963 بررسی می‌کنیم، می‌بینیم در حوزه رسانه مقالاتی داریم که چگونه ساختارهای سازمانی را می‌توان به ساختارهای علمی تبدیل کرد؟ که ما به آن Knowladge base می‌گوییم چون معادل مستقیم این کلمه در مقالات نیست می‌گوییم استفاده از دانش برای توسعه مدیریتی سازمان‌ها. در مورد قسمت اول هدف روشن است. اینکه در مورد کارآفرینان مطالعات طولی و میدانی با روش‌های مختلف آنجام دهیم چه بسا در گذشته کمک مطالعاتی رسانه‌ها از طریق شناخت فرد یا افراد بوده است مرحله دوم که تا حدودی تکامل پیدا کرده در زمینه شناخت زمینه صحبت به میان آمده که مسائل بیمه، دارایی، مجوز، محیط کسب و کار، استانداردها و گزارش‌های GEM و ... شامل می‌شود و بعد از آن با تکامل بیشتر به ساخت‌یابی فرد و زمینه رسید که در حال حاضر ‌ترند مطالعاتی جهان است و هیچ استثنایی هم ندارد. به آن معنی که در گذشته بر فرد متمرکز بودند و بعد بر زمینه معطوف شد و بعد از آن رسانه‌ها روی ساخت‌یابی فرد و زمینه کار کردند و در حال حاضر کامل‌تر شده و بر موضوعات Neoro Science مسائل ژنتیک و ... می‌توانیم از رسانه برای معرفی اینها استفاده کنیم برای مثال برای معرفی صنایع، معرفی دسترسی به صنایع از لحاظ سکتور، گیلد چه بخش و چه صنف و هر چیزی که در تقسیم‌بندی هشتگانه وجود دارد.

اما به نظرم رویکرد دوم رویکرد مهمتری است. اینکه ما برای تحقق شعار سال در خود رسانه چه کاری می‌توانیم انجام دهیم که منجر به گسترش خروجی این عملیات به صورت پایدار شود نه به صورت بخشی و مقطعی که این دو عنصر بسیار مهم هستند. به طور عمومی عرض می‌کنم یکی از روش‌های مطالعاتی در مورد سطح مدیریتی یا یکی از المان‌های مورد مطالعه یا یکی از شاخص‌های اندازه‌گیری یا ایندکس‌ها، عمق برنامه‌ها، مدت زمان قابلیت اجرایی برنامه‌ها و برنامه‌های استراتژیک و عملیاتی جهت توسعه هست. هر چقدر سازمان‌ها که حتی کشور هم می‌توان تلقی کرد، سطحشان پایین‌تر می‌آید برنامه‌ها از برنامه‌های کلان استراتژیک به برنامه‌های میدانی و کوتاه مدت و اصطلاحاً اورژانسی تبدیل می‌شود. برای اینکه در رسانه دچار اسیبی نشویم و بتوانیم رسانه را به طور پایدار در خدمت کارآفرینی و توسعه آن قرار دهیم چند کار را جهت تحقق زمینه شعار سال می‌توانیم انجام دهیم تا اینجا سعی کردم با طرح مسئله به چگونگی دیدگاه جهت تحلیل مسئله بپردازم. در این زمینه بالغ بر 200 نوع تقسیم‌بندی وجود دارد که فارغ از نام‌ها که همه آنها با هم در ارتباطند، یکی از مدل‌هایی که بسیار در بخش‌های دولتی در سطح کلان در دنیا مطرح شده است، مدل پیترز و واترمن هست که گاهی اوقات تحت عنوان مدل 7s  یا هفت‌اس‌مکنزی از آن نام برده شده است که معمولاً از آن کم بهره‌برداری می‌شود و دیگری در طراحی ساختار سازمان و نهادها است که اینکه نهاد شما تا چه قدر براساس وظیفه تقسیم‌بندی می‌کنید و چقدر سیستم ماتریسی طراحی خواهید کرد یا سیستم‌های دیگر. می‌خواهیم این دانش را در حوزه مدیریت که به آن نانودانش می‌گویم چرا که قصد داریم از ذرات و پیکسل‌های ریزدانش برای طراحی سیستم و روش بزرگ و متعالی استفاده کنیم.

در تقسیم‌بندی امکانات مدیریتی معمولاً 3 تا از این S هاتحت عنوان  3hards یا به اصطلاح بخش سخت مورد توجه قرار می‌گیرد. این سه عنصر :1- تدوین استراتژی،2- طراحی ساختار، 3- طراحی سیستم است. بخش نرم یا Soft علیرغم وجود ارزش‌های مشترک و جایگاه مشترک که با بخش سخت دارد، سبک، منابع انسانی، مهارت‌دهی است. اصولاً اگر شما به برنامه‌هایی که براساس روش‌های متعارف در رسانه برای توسعه طراحی می‌شود که امروزه به آن توسعه برنامه‌های فراهم کردن زیست بوم کار‌آفرينی در کشور می‌گوییم. اکثر برنامه‌ها متمرکز بر توسعه بخش نرم است به آن معنی آدم‌ها و کارگردان و فیلم را پیدا کنیم و اجرا کنیم. اما اگر به دنبال یک صنعت بالادستی باشیم به عنوان سند استراتژیکی که حداقل نیمی از آن اجرا شده باشد، بعید می‌دانم به دلیل عدم توجه به این قسمت این مسئله جدی گرفته شده باشد. گاهی اوقات که در جلسات صحبت از استراتژی، ساختار و سیستم می‌کنیم خیلی از مدیران فوراً از کشور میزشان یک دفترچه‌ای را در می‌آورند و می‌گویند که ما هم این کار را کردیم ولی فردی در هاروارد روشی جالب پیشنهاد کرد و گفت که زمانی که سازمانی اعلام می‌کند استراتژی دارم، دفترچه استراتژی آن سازمان را بخوانید بدون اعلام قبلی بروید و از دودرصد پرسنل اعم از نگهبان تا مدیران شعب دور و نزدیک آن سازمان از استراتژی سازمان بپرسید اگر به طور متوسط 75 درصد می‌دانستند استراتژی سازمان چیست. یعنی سازمان استراتژی دارد در غیر اینصورت داشتن یک سند در اتاق مدیران تحت عنوان سند استراتژی به معنی وجود آن نیست. مثال جالبی دانشگاه هاروارد دارد و می‌گوید هر کسی که یک نام تجاری را ثبت می‌کند صاحب برند نیست. برند زمانی است که به بخش ملموس تبدیل می‌شود و روابط انسانها با آن برقرار می‌شود. برند باید کارکرد خودش را نشان داده باشد. لذا در اینجا می‌خواهم مطرح کنم که در سال دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین مطلوب است که رسانه‌ها اعم از مطبوعات و ... یک بار سند استراتژیک خود را به گونه‌ای که به روش استراتژیک توسعه یافته باشد در سازمان معرفی کنند و یک بار از بخش عناصر سخت یعنی طراحی استراتژی، ساختار و سیستم کار را در حوزه کار‌آفرینی و دانش‌بنیان شروع کنند.

زمانی که می‌خواهیم کار دانش‌بنیان و کار‌آفرینانه انجام دهیم یکی از عناصر گسترده مطرح شده نوآوری در صنعت رسانه در سال دانش‌بنیان است. مسئله‌ای که وجود دارد و رسانه باید به آن بسیار بپردازد، تدوین استراژی برای معرفی نوآوری است. متأسفانه زمانی که در مورد نوآوری صحبت می‌کنیم آن را از ابعاد مختلف مطرح می‌کنیم. برای مثال قصد دارید شئی را در آزمایشگاه بررسی کنید یک بار از برش عرضی و یک بارهم از برش طولی و یا اینکه قصد دارید فردی را به لحاظ شخصیت، ظاهر و لباس و هر چیزی می‌خواهید بررسی کنید اما زمانی که در جلسات آموزشی یا مدیران از معنی نوآوری می‌پرسید تقریباً همه از ظن خودشان نوآوری را تعریف می‌کنند اما به نظر من یکی از کارهایی که در کشور ضرورت توسعه را دارد تا دانش بنیان تبیین شود و استراتژی در ساختار صدا و سیما برای توسعه و تمرکز جدی بر موضوع کار کند، تبیین مفهوم نوآوری است.

در تعریف اولیه از نوآوری باید گفت نوآوری ساده و پیچیده وجود دارد که باید دید چه کشورهایی و چه افرادی باید نوآوری خود را به سمت پیچیده ببرند؟ ظرفیت استفاده از نوآوری‌های ساده چقدر است. آیا نوآوری عبارت است از کار نو یا کار نوعاً جدید؟ این تفسیر حقوقی قضیه است که هم در قانون کاملا آمریکا وجود دارد هم در قانون ایران وجود دارد. در تفسیر فلسفه حقوق معنوی قوانینی داریم که برای رسیدگی به مسائل و اختلافاتی که مبنای مطالعه است. اما زمانی که وارد بازار مدیریتی می‌شویم و می‌پرسم نوآوری به کار نو اطلاق می‌شود و یا کار نوعاً جدید؟ گاهی اوقات می‌بینیم افرادی که در حوزه توسعه و مشاوره کارآفرینی فعالیت دارند به نوعی Coach  می‌کنند و سرویس می‌دهند وقتی فرد نوآوری در رابطه با نوآوری ساده و در کار نوعاً جدید که در حقوق به آن نوآوری می‌گوییم و تعریف می‌شود و قابل مثبت هست، به فرد می‌گویند این کار کپی است و خیلی راحت جوانان ما به جایی نباید، سوق پیدا می‌کنند، و دلایل سوق پیدا نکردن، عدم فراهم نبودن ساختار و زمینه، عدم تأمین مالی، بالا بودن ریسک شکست که ده‌ها دلیل علمی که خارج از حوصله جلسه است.

کار نوعاً جدید (نوآوری ساده) را به لحاظ حقوقی که یک تغییر کوجک برای یک دستاورد مالی جدید است را بدون اشراف حقوقی بر تشخیص کارکپی از غیرکپی بدون به کارگیری سالمواسلایسینگ (برش گوشت خوکی) و استفاده از تجربه بخش‌های مختلف کار و بدون آگاهی از روش‌های سرقت علمی و طرح و یا حتی یک منبع ترجمه شده از آن کار داشته باشیم گاهی در جلسات Coaching  و آموزشی به عنوان وجود کار مشابه و کپی رد می‌شود و یک فرد را به عنوان یک شخصیت حقیقی که یک دانشجوی دانشگاه شریف یا تهران است و می‌خواهد کار نوعاً جدید را انجام دهد، می‌گوییم که کارش نوآوری نیست. که به عبارتی در حقوق به آن کار اصیل و غیر اصیل گفته می‌شود که تقسیم بندی خودش را دارد و در صورت لزوم توضیح خواهیم داد یکی از مهم‌ترین کارهایی که در سال دانش بنیان و اشتغال آفرینی در حوزه نوآوری به لحاظ حقوق، کارآفرینی، مدیریت، قابلیت تجاری سازی، لین استارت آپ، استارت آپ، ارائه شود بعد از تبیین واژه نوآوری، روش‌های نوآوری باید تعریف شود که رسانه در این مرحله می‌تواند در توسعه این مفهوم با استفاده از Power of Focus و تدوین یک استراتژی در ساختار رسانه این مفهوم را جا بیندازد.

به عنوان کارشناس رسمی دادگستری در حوزه تألیفات که پرونده‌های مختلف از ابعاد گوناگون در این 14 سال بررسی کرده‌ام و هم به عنوان رئیس کمیسیون حل اختلاف یکی از اتحادیه‌ها که داوری اختلاف نظرهای این گروه‌ها و یا استارپ آپ‌هایی که شکل می‌گیرند و از بین می‌روند را برعهده داریم و فعالیتم در حوزه کارآفرینی و جشنواره‌های مهمی که داوری می‌کنم که مطالعه رسمی آماری ندارد و براساس یافته‌های شهودی هست باید بگویم که عمدتاً در کشور ما آنچه که از نوآوری توضیح داده شده و فیلم‌هایی که شبکه‌های رسانه‌ها از کارخانه‌ها نمایش می‌دهند، عمدتاً نوآوری یا تمرکز بر محصول است. و از آنجا که محصول بر دوقسم Product و goods به معنی کالا و سرویس است بیشتر بر کالا و سرویس متمرکز است. برای مثال موتور 6 زمانه، مایع شوینده خاص و ... این تمرکز بخش نخبگان کشور از طیف وسیع نوآوری و حوزه دانش‌ بنیان بر بخش کوچکی تحت عنوان Product و goods فرصت‌های بزرگی را از کشور می‌گیرد. که در این قسمت ورود رسانه، همکاری دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و تبیین این کار که از اجرای آن مهم است را می‌طلبد. بزرگ‌ترین مشکل استارت‌آپ‌های ما که به اختلاف، دادگاه و مشکلات روحی و روانی و ترک کار و مهاجرت به دلیل بی‌انگیزگی می‌انجامد. بحث نوآوری در پیکربندی یا Configuration در سازمان است. اگر قصد داشته باشید در حوزه مدیریت شرکت خود را دانش بنیان کنید شرکتی که خدمات این کار را بدهد می‌تواند دانش بنیان شود. یعنی من به عنوان مرکز مشاوره خدمات کارآفرینی که مجوز رسمی این کار را دارم اگر ایده‌ای بر این انتقال این آموزش نخواهم ارائه دهم می‌توانم دانش بنیان شوم. اما اگر در بخش دانش بنیان کشور بروید و آنجا اعلام کنید که قصد دانش بنیان شدن دارید و اظهار کنید که در مرحله Configuration یا پیکربندی سازمانی در بخش ساختارم این مدل یا الگو را در حوزه کارآفرینی کار می‌کنم، براساس مطالعاتم و صحبت با برخی از دوستان نمی‌توانید بنگاهی پیدا کنید و اگر هم باشد بسیار نادر است که نیافتیم. متأسفانه ما این مدل را دانش بنیان نمی‌نامیم. در حالی که اساساً ماهیت عملکرد شرکت‌های آمریکایی و اروپایی و براساس وقایع و فجایعی که در انگلستان و دنیای صنعتی رخ داد، پروانه‌های بیستم به تولاریان در جنگل‌های بیرهنگام رخ داد و به سمت دُرسِت که همان هوای پاک بود رفتند فهمیدند که بخش سخت کار در کشورشان باید کم شود. برای کاهش آلایندگی، کاهش فشار بر کارگران و ایجاد رفاه اجتماعی استراتژی‌های آمریکایی، انگلیسی و اروپایی در حوزه برندینگ به سمت حوزه‌های اول کارکتینگ و در مارکتینگ اول برندینگ و بعد چین استورها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بعد فروشگاه‌های بزرگ و به سمت کسب و کارهای پلتفرمی و در حال حاضر متاورس و بعد سینگولاریتی و در 2025 وقایع جدیدی که در تجارتشان مثل موبایل پیش می‌روند که ما هیچ سهمی تقریباً نداریم.

حال می‌خواهیم بگوییم رسانه کجا می‌تواند این مسئله را حل کند؟ پس 1. تبیین موضوع نوآوری مهمترین چالش دانش بنیان و اشتغال آفرین ما هست. 2. دومین بخش در حوزه پیکربندی سازمان تمرکز صرف بر محصول نیست. 3. حوزه تجربه مشتری یا مرحله افرینگ یا اکسپرینس است که به نظرم مهمترین بخش است.

در حال حاضر  مسئله‌ای که وجود دارد و در شرکت خودم با چند صد نیرو و در چندین کشور فعال هستم و با برندی که در بیش از صد کشور ثبت شده است و اختراعی که محصول پنتش رو به خیلی از کشورها عرضه می‌کنم با چالش مواجهیم. در خارج از کشور از نرم‌افزار S.A.P  استفاده می‌کنند که بسیار راحت از واحد C.M یا O.R.M استفاده می‌کنیم ولی وقتی در ایران برای شرکتم از نوآوری فناوری صحبت می‌کنم تازه باید بروم سراغ ‌C.R.M یعنی چیزی که در یک دهه گذشته در آنجا در حال تقلیل پیدا کرده و ‌C.R.M شده C.M به معنی تجربه مشتریان و بعد از آن O.R.M به معنی روابط سازمانی مطرح شده است نه فقط مشتریان و متأسفانه تا این لحظه یک شرکتی که تحت بنفیشیال کمپانی یا B.C ها که در ایران آمده باشد و در این حوزه کارکرده باشد مثل سرویسی که در چین، کره، ژاپن، انگلیس، نداریم و نخبه‌های ما به عنوان ثروت بزرگ کشور به مهاجرت می‌کشاند.

فارغ التحصیل مقطع کارشناسی کامپیوتر زمانی که قرار است به ثروت تبدیل و نرم‌افزار شوند با 6000 دلار از این مملکت برده می‌شوند. به عبارتی کشور ما آموزشگاه و پرورشگاه جهان به طوری که نخبه ها را تربیت می‌کنیم و می‌روند. حال این سؤال کلیدی به وجود می‌آید. چگونه می‌توان این مشکلات را حل کرد؟ به نظرم مطرح کردن مشکلات بدون راهکار آفت و سمی بزرگ در کشور است. با دلایل علمی می‌توانم بگویم که ایران از لحاظ اقتصادی، نه احساسی سرزمین فرصت‌هاست. می‌توان در کشور ماند و پول جمع کرد نه ماند و خدمت کرده کاملاً قابل اثبات است که در فضای ایران فرصت‌های کارآفر ینی بسیار درست است و هر جایی که بر اصول علمی حرکت کردیم ثروت آفرینی زیادی در کسب و کارهای خودمان و بنگاه‌هایی که با آنها کار می‌کنیم به وجود آورده است حال باید پرسید چگونه از رسانه برای توسعه این قسمت استفاده کنیم؟

1.      تدوین یک سند بالا دستی یا استراتژیک در بخش رسانه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و واحدهای تابعه به عنوان سند تمرکز برای بازی در زمینه استراتژیک ،این بدان معنی نیست که در کارهایمان تنوع نداشته باشیم. باید زمین استراتژیک فعالیت رسانه در حوزه کارآفرینی را باید تبیین کنیم که این سند را به آن معنی که عرض کردم نداریم و فقط در حد نوشته است. می‌بایست به اجرا درآمده باشد و قابل لمس باشد. این کار باید در رسانه توسعه یابد و این ظرفیت در رسانه بی‌نظیر است.

2.      با تمرکز بر مفهوم دانش‌بینان و نانو فناور و شرکت‌های بنفیشیال کمپانی‌ها و اسم‌های موازی بسیاری که ایجاد شده، آموزش مفاهیم اینها به فضای کسب و کار به خصوص مفاهیم نوآوری و روش‌های بهره برداری از این فرصت‌های نوآوری که از نظر من که فعال فضای کسب و کار بازار کاملاً بکر است و فرصت‌های بی‌نظیری برای ثروت آفرینی در تبیین مفهوم نوآوری وجود دارد. و به زبان ساده یک استراتژی یکپارچه و متمرکز می‌تواند این کار را انجام دهد. امکانی وجود دارد که از فرصت رسانه به عنوان زمینه‌ای برای یک خیز توسعه مفهوم دانش بنیان و بهره‌برداری از آن فرصت می‌توانیم استفاده کنیم و جمله پایانی اینکه ایران سرزمین فرصت‌هاست و رسانه کلید ورود به این سرزمین است.

دکتر مهدی لطیفی اضافه کرد : در تکمیل صحبت‌های دکتر شریف درخصوص تعداد شرکت‌های دانش بنیان باید بگویم که نزدیک به 7000 شرکت دانش بنیان در ایران مشغول به فعالیتند که رقم کمی نیست. از لحاظ جغرافیایی که خدمتتون عرض شد، حدود 6/52 درصد این شرکت‌ها در استان تهران مشغول به فعالیتند و استان بعدی خراسان رضوی است که 360 شرکت مشغول فعالیتند و در رده سوم استان البرز است که 310 شرکت مشغول به فعالیتند که شاید مقداری عجیب باشد و نشان از آن دارد که این شرکت‌ها در بخش شمالی کشور خیلی فعالند و در بخش جنوبی کشور تا حدودی کمتر است. اما قابلیت رسانه در تولید دانش بنیان، فارغ از همه بحث‌هایی که خدمتتون عرض می‌شود اگر وارد بازار، دانشگاه شویم اظهار می‌کنند که از این حرفها خسته شده‌اند و می‌خواهند بدانند که در حوزه رسانه چکار کنند که در ذهن افراد در مورد تولید دانش بینان جرقه‌ای بزنند تا افراد به سمت این شاخه از علوم ترغیب شوند.

به اعتقاد من آموزش کارآفرینی به کودکان و بچه‌ها، می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد. در حال حاضر در هر حوزه‌ای همچون دانش، ورزش، قهرمانان ملی وارد شویم عنوان می‌کنند که از اوان کودکی و با امکانات کم تلاش کرده تا به این مرحله رسیده است. در حوزه کارآفرینی و تولید دانش بنیان هم همین گونه می‌تواند باشد به طوری که رسانه می‌تواند برنامه‌هایی در قالب انیمیشن و کارتون برای کودکان تهیه کند و این هم را به آنها آموزش دهد که چگونه بتوانند در آینده تولید کنند که جای این موضوع در رسانه ما بسیار خالی است. برای نوجوانان رسانه می‌تواند در قالب سرگرمی و بازی‌های موبایلی می‌تواند بسیار مؤثر باشد. در حال حاضر موبایل در اختیار همه بچه‌هاست و به راحتی بازی می‌کنند. اگر بخواهیم یک نمونه موفق را در ایران مثال بزنیم بازی کوییزآوکینگز که بازی تحت موبایل است که آقای الیاس نادعلی که فارغ‌اتحصیل دانشگاه امیرکبیر و سن پایینی هم دارد و در تکمیل صحبت آقای دکتر عالی‌پور از جمله افرادی بوده است که در کشور مانده است و نتوانستند به خارج از ایران جذبش کنند. در حال حاضر این بازی آنلاین موبایلی بیشتر از 4 میلیون کاربر آنلاین در روز دارد که با احتساب در ماه و سال به رقم زیادی می‌رسد. وی بازی را در سال 96 با 20 میلیون تومان شروع کرد و بعد از یک و سال و اندی به درآمدزایی رسیده و الان در آمد چند میلیاردی دارد. بنابراین من هم معتقدم که ایران سرزمین فرصت‌هاست. ایران بهشت استارت آپ‌ها و دانش بنیان‌هاست. چرا که اولاً نسبت به بقیه دنیا هزینه کسب و کار بسیار پایینی دارد به طوری که اگر خارجی‌ها متوجه این هزینه ما و انرژی ارزان شوند آن را امری غیرممکن می‌دانند. یکی دیگر از دلایل بازدهی بالای کسب و کار و دانش بنیان در ایران، برخلاف کشورهای توسعه یافته در کشور در حال توسعه‌ای مثل ایران تمام ایده‌ها جدید هستند. حتی می‌توان با یک الگوبرداری ساده از کسب و کارهای انجام شده در کشورهای توسعه یافته در کشور در حال توسعه چون ایران پیاده‌سازی کرد، نمونه آن کسب و کارهای حمل و نقل که توانسته چقدر در این فضای باز و بی‌رقیب می‌تواند در آمدزایی داشته باشد. یکی دیگر از نقش‌هایی که رسانه می تواند در جهت رونق تولید دانش بنیان ایفا کند، ایرانیان موفقی که در زمینه تولید دانش بنیان دنیا فعالیت داشتند را معرفی کند. همان‌طور که گفتم می‌توان گام بر گام‌هایی گذاشت که آنها قبلاً در کشورهای توسعه یافته رفته‌اند و آن را در ایران بومی سازی کرد. ایرانیان زیادی در بخش‌های مختلف دانش بنیان‌ها فعال‌اند. برای مثال ایرانیان مقیم ژاپن که در حوزه تجاری‌سازی ایده‌های دانش بنیان در توکیو فعالیت می‌کنند. یا ایرانیانی که در یکی از مهمترین بخش‌های تولید دانش بنیان یعنی تأمین مالی فعالند در استرالیا در قلب سیدنی در جایگاه مدیر شعب بانک‌ها در حال فعالیتند که یکی از کارهایشان تأمین مالی شرکت‌های دانش بنیان است. اینها سرمایه‌های کشورند که می‌توان از آنها بهره برد و شاید افراد حرفه‌ای در این وادی چه داخل ایران و چه خارج ایران مشابه مثالی باشند که در قرآن کریم سوره مبارکه بقره به آن اشاره می‌شود. که دانستن آن خالی از لطف نیست. این افراد می‌توانند همانند بذری که هر کدام هفت خوشه و هر خوشه صد دانه از آن رویانده می‌شود و هر بذر تبدیل به هفتصد دانه می‌شود. جه تشبیهی زیباتر از این آیه از کارآفرینی و تولید؟

بنابراین تربیت سرمایه انسانی می‌تواند یکی از نقش‌های اصلی رسانه در حوزه مستند و سریال، خیلی فعال باشد. همانطور که شاهدیم در حال حاضر بسیار مرسوم است که رسانه‌هایی که پخش تلویزیونی دارند می توانند جای خالی رسانه‌های تلویزیونی که سریال‌های تلویزیونی می‌سازند را پر کنند.اگر بخواهیم نمونه بین‌المللی را مثال بزنیم برنامه dream builders سازنده رویا که برای کمک به مشاغل خانگی خانم‌ها. در حال حاضر خانم‌های فعال در خانه را می‌بینم که درامد کمی از کسب و کار خانگی خود دارند. نظیر این برنامه‌ها را چون برنامه میدون که در حوزه‌های دانش بنیان‌ها می‌تواند مورد استفاده رسانه قرار گیرد. یکی دیگر از برنامه‌هایی که زمینه تولید دانش بنیان ساخته می‌شود و مورد استفاده مخاطبان قرار می‌گیرد برنامه Beyond the tank یا دوره بعد از سرمایه‌گذاری است. این برنامه می‌پرسد که بعد از گذشت 6 ماه از شروع کسب و کارتان، وضعیت استارت آپ‌تان چگونه است؟ آیا تصمیم‌های گرفته شده شما درست بود؟ آیا از سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام ندادید پشیمان هستید؟ که می‌توان در این حوزه بسیار فعالیت کرده یا برنامه Nathan for you کسب و کاری در قالب سریال طنز که راه‌حل‌های مواجه با کسب و کار را به کارآفرینان ارائه می‌دهد. سریا‌ل‌های طنز بسیار هستند ولی سریال طنزی که کسب و کار در دلش گنجانده شده باشد خیلی کم وجود دارد که جای کار زیاد دارد.

دکتر شریف در تکمیل سخنان گفت: سعادت داشتم در این نشست از سه منظر تجاربم را عنوان کنم 1. از منظر کنشگر علمی که فارغ‌التحصیل دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران بودم که در حال حاضر به عنوان استادیار رشته کارآفرینی و هم به عنوان کنشگر حوزه کسب و کارهای نوآرو که در ده سال اخیر در حوزه دانش بنیان ارائه خدمت می‌کنم و 26 سال در بخش خصوصی و سازمان ملی کارافرینی فعالیت کردم از جنبه تجربی که البته تحقیقات علمی آن را تأیید می‌کند عنوان می‌کنم که ایران سرزمین فرصت‌هاست علیرغم تمام مؤلفه‌های بازدارنده و ناامید کننده اگر بتوان با امید و دانش و تخصص و فرصت شناسی ایده‌هایی را برای بهره‌برداری ارائه کرد مالامال ار فرصت‌های خوب است.

اما چهار نکته وجود دارد که باید بر سه نکته غلبه کرد. 1. پیچیدگی میز کسب و کار ایران 2. عدم قطعیت بالا در محیط کسب و کار ایران که خود عدم قطعیت مؤلفه‌های متعددی دارد از جمله تعدد قوانین و سرعت تغییرات این قوانین و مؤلفه‌ها 3. اقتصاد دولتی است.

نکته چهارمی که آقای دکتر عالی‌پور اشاره جامعی به آن داشتند. قصد دارم از نظر مبنایی بحث نوآروی را به چهار دسته تقسیم کنم. 1.نوآوری‌های کاملاً نو که اگر در حوزه فناوری‌های سخت باشد که به ثبت اختراع منجر می‌شود و ... و2- نوآوری‌هایی از جنس توسعه‌ای هستند که توسعه خدمات موجود و توسعه محصولات موجود را شامل می‌شوند. که اگر بتوانیم آپشن و کارکردی به آن اضافه کنیم قاعدتاً بحث کپی از آن برداشته می‌شود تا در راستای بهبود و توسعه به جامعه عرضه شود.

3- rewerse engineering هاست که شاید در ابتدا یادگیری باشد، ولی در مهندسی معکوس یادگیری که با تخصص دو کار انجام دهیم. 1. رفع ایراد محصول 2. بومی‌سازی با جامعه هدف، که همان ایران است که باز نوآوری رخ داده است.

و4- بحث سنتز و ترکیب نوآروی‌ها و کارکردهای قبلی است که می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد.در ایران ایده‌هایی که غالباًاستفاده شده است. اصطلاحاً ایده‌های کلان هستند. ایده‌های موفق انجام شده در سرزمین‌ها یا مرزهای جغرافیایی خارج از ایران است که به داخل ایران می‌آید و. به عنوان یک جایگزین برای ارتقای کیفیت زندگی، از ساید بیزینسی به عنوان یک نیو بزینیس انجام می‌گیرد و اگر به درستی شخصی سازی و پیاده ساز شود قطعاً منجر به درآمدهای خیلی خوب می‌شود. و در جواب منتقدین که کارهای اسنپ، دیجی‌کالا را بی‌ارزش می‌دانند باید گفت در دیگر نقاط جهان هم به همین گونه است و با توجه به مطالعات علمی انجام شده، بالای 90 درصد نوآوری‌های کلان هستند. به گونه‌ای که یک روز یک کار را انجام داده و 99 نفر دیگر آن کار را توسعه دادند. برای مثال یک نفر در آمریکا uber را ایجاد کرد و می‌بینم بسیاری از استارت‌آپ‌های آمریکایی ایده کسب و کار پلتفرمی، مولتی ساید پلتفرم‌هایشان را از آن گرفته‌اند و از نفس ایده کلون از جنس مهندسی معکوس یا توسعه محصول اگر به درستی بومی سازی شود به عنوان ایده‌ای نوآورانه در کل دنیا پذیرفته شده است و در تأیید فرمایشات عزیزان به دلیل ساده بودن راه‌اندازی کسب و کار در ایران و کمتر دیده شدن ایده‌های نو و بنیادین در راه‌اندازی کلون، می‌توان با استفاده از کارکرد رسانه در ترویج صحیح مفاهیم کارآفرینی و نوآوری در معرفی فرصت‌ها و ایده‌ها به توسعه این موضوع بپردازیم تا در سطح دانشگاه و سازمان کارافرینی ایران آمادگی همکاری با دفتر مطالعات وزارت ارشاد به وجود آید. امید که بیشتر از قبل مؤثر باشیم.

مهرداد عالی‌پور هریسی: در تأیید فرمایشات دکتر لطیفی و دکتر شریف یک جمع‌بندی کوتاه را ارائه خواهم کرد پتانسیلی که رسانه برای بهبود فضای کارآفرینی با تمرکز بر حوزه دانش‌بنیان و شعارشان دارد باید به مطالعه بزرگ روش‌های آموزشی رسانه‌ها در دنیا همچون Ja که در حوزه کودکان بسیار توسعه یافته و در سال گذشته و دوره کرونا سرعت رشد جشمگیری داشت و در بسیاری از بنگاه‌ها به کار بسته شد، و همه امکاناتش در ایران وجود دارد، اشاره کرد پس با توجه به وجود نیروهای متخصص همچون آقای دکتر لطیفی و آقای دکتر شریف، می‌توان به راحتی آن را انجام داد.

از سال 1966 تاکنون سه روش جذاب آموزشی در رسانه به کار گرفته شده است. 1. سرویس و ظرفیت آموزش مستقیم و در دسترس و رایگان و آنی به آن معنی که یک سری آموزش‌های بنیادی وجود دارد که قدیمی هستند ولی همچنان کاربرد دارند. که به آن هزار و یک مبانی ساده می‌گویند که بعضی از رسانه‌ها در بعضی از جاهای دنیا آنها را در دسترس آزاد و دائمی و طبقه‌بندی شده گذاشته‌اند اگر این مباحث در دو واحد در مقطع دکترا تدریس شود و می‌تواند برای پرورش نیروی انسانی کارآفرین بسیار مؤثر باشد. یکی از بخش‌هایی که رسانه می‌تواند در پر کردن آن خلا تأثیر داشته باشد تحت سرویس‌های پایه آموزش مستقیم نامگذاری کردند. به آن معنی با تجمیع گروه‌های متخصص می‌توان سرویس‌های پایه جامع را تعریف کرده و از رسانه جهت در دسترس قرار گرفتن برای همگان بهره برد که این امر علامت آموزشی را در شهرها و روستاها پدید خواهد آورد و از تمرکز آنها در تهران و البرز جلوگیری شود.

2. سرویس ظرفیت تعاملی با مخاطب در حدود M-a-p است. اگر رسانه را یک محصول در نظر بگیریم، بسیاری از برنامه‌هایی که ارائه می‌شود M.V.P یاViable product Minimumو قابل قبول هست. اما در مورد محصول شگفت‌انگیز در آموزش کارآفرینی که در بعضی از کشورها جایزه یک میلیون دلاری برای کودکان در برنامه‌های تلویزیونی در نظر می‌گیرند که صداوسیما هم با استفاده از ظرفیت شرکت‌ها و برندها به راحتی می‌تواند این پول را جهت این نوع آموزش به کار گیرد.

دومین موضوه ایجاد یکسری برنامه‌های تعاملی که بتواند محصو.ل شگفت‌انگیز را توسعه دهد و مردم در طول 6 ماه و به طور سالانه بتوانند مرحله به مرحله به جوایز نقدی چند صد میلیون تومان برسند که زمینه این امکان بدون تأمین مالی دولت وجود دارد که فقط نیاز به تدوین استراتژی دارد.

و سومین و آخرین موضوع مطرح بحث سرگرمی و آموزش غیرمستقیم است که آقای لطیفی بسیار دقیق به آن اشاره کردند. برای مثال یکی از این برنامه‌ها، ظنز L.O.L است که در ایران به عنوان جوکر و ... ساخته شد که می‌توان ظرفیت بهره‌برداری اقتصادی ایجاد کرده شبیه همین برنامه‌ها در بخش happy program, intertainmentتعریف شده‌اند که در حوزه کارآفرینی برای کودکان است که باید از این ظرفیت به خوبی استفاده کرد.

در پایان فکر می‌کنم برای ظرفیتی که ستاد دانش‌بنیان در کشور ایجاد کرده، علی‌رغم همه مشکلاتی که ممکن است معاونت علمی و فناوری ایجاد کرده باشد اعتقاد قلبی دارم علی‌رغم وجود اشکالات برنامه‌های ایجاد شده همه آنها جای ستایش دارند چرا که کسانی که نمی‌توانند ستایش کنند یا تکامل زیست‌شناسی را به خوبی نمی‌دانند یا تاریخچه زمین‌شناسی را به خوبی نمی‌دانند. تمامی برنامه‌ها در جهان یک دوره گذار داشتند یعنی اول ایجاد می‌شوند و بعد به هم ریخته می‌شوند و بعد به هم ریختگی به اشباع می‌رسد و توسط افرادی اصلاح می‌شود و در کنسرواتیو به طور منظم برنامه پیش می‌رود. لذا معتقدم برنامه‌ای که شما اجرا کردید و چهار نفر با هم صحبتی کردیم می‌تواند زمینه توسعه و قدردانی داشته باشد و باید امیدوار بود و در دورة گذار برای تکامل برنامه‌ها قرار داریم و برنامه دانش بنیان می‌تواند بسیار به کسب و کارها کمک کند. ما پروژه‌ای را در استارت‌آپ استدیو اجرا کردیم که 9 نفر جوان که ویزای eb1 را داشتند و در حال عزیمت بودند را در ایران نگه داشتیم و در قالب الیانسAlliance  با آنها شرکت تاسیس کردیم و متوجه شدیم که این افراد فقط نمی‌دانستند کار را از کجا شروع کنند و بر طبق مستندات از اول سال تا الان در این مجموعه‌ای که با این جوانان ایجاد کردم 160 میلیارد تومان درآمد داشتیم که 13 میلیارد تومان مالیاتش را پرداخت کردم 90 نفر جوان نخبه را در قالب الیانس‌ها شریکشان کردم. با این شرایط جمله کلیدی آن است که رسانه می‌تواند چنین برنامه‌ها، چنین فرصت‌ها و چنین آموزش‌هایی را با معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، برنامه‌های مطلوب تلویزیون‌های مشاورین ارزشمند همچون دکتر شریف و دکتر لطیفی و صدها مشاور ارزشمند دیگر کشور دست به دست و تسریع کند و کاتالیزور بسیار خوبی برای بهره‌برداری از این فرصت‌ها باشد.

دکتر شریف: یک نکته را از جنس تجربه و دغدغه، خلأ و مطالبه عنوان کنم که از آنجا به کارکرد و قابلیت‌های شرکت‌های دانش‌بنیان اشاره کردم. قاعدتاً ماهیت شرکت‌های دانش بنیان به لحاظ قدرت ایفا نقش، سرمایه دانشی فراتر از مرزهای ملی ماست که می‌تواند در سطح بین‌المللی ایفای نقش کنند به عنوان راهکار می‌طلبد که معاونت بازرگانی وزارت امورخارجه در همکاری رایزن‌های بازرگانی سفارت‌های مادر سطح جهان و در تعامل با مرکز شما و دیگر کنشگران اکوسیستم دانش بنیان، فرصت‌های صادراتی را شناسایی، طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی کنند و همان‌گونه عرض کردم طبق قانون باید سهم صادرات محصولات با فناوری بالای دانش بنیان به 10 درصد کل صادرات ایران برسد که متأسفانه زیر 2 درصد هستیم که راهکارش را دوستان می‌دانند که باید از همین مسیر و اتحادی که با همت معاونت‌های بازرگانی امورخارجه اتفاق بیفتد و شرکت‌های دانش بنیان فراتر از مرزهای ایران ایفای نقش کنند و پرچم ایران را برافراشته کنند و کسب درآمد کنند.

پیاده سازی و ویرایش اولیه:احترام السادات قدیمی وحید

ویرایش نهایی:مهرداد امیررضایی رودسری

تایپ:هما خراسانی و فریبا طیرانی

تعداد بازدید : ۳,۸۵۱
(دوشنبه ۲ آبان ۱۴۰۱) ۱۱:۱۶
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید