نشست رسانه و چهلمین سالگرد دفاع مقدس، صبح روز
دوشنبه 31 شهریور ماه 1399با حضور روزنامهنگاران و فعالان این حوزه به صورت ویدئو
کنفرانس در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی
رسانهها در این نشست که با حضور سردار سعید الفتی، پژوهشگر مرکز اسناد و تحقیقات
دفاع مقدس؛ جلال خوشچهره، مدیر امور استانهای روزنامه همشهری؛ و دکتر گیتا علیآبادی،
مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد .ضمن بحث و تبادل نظر به تشریح عوامل مؤثر در
موفقیت رسانهها در گرامیداشت هفته دفاع مقدس و راهکارهای موثر در انتقال تجربیات
و مفاهیم این دوران پرداخته شد.
دکتر گیتا علیآبادی، مدیرکل دفتر مطالعات و
برنامهریزی رسانهها در آغاز این جلسه با اشاره به اهداف برگزاری نشست و لزوم بهرهگیری
از ظرفیتهای رسانهای برای گرامیداشت و پاسداشت سالگرد دفاع مقدس گفت: دوران هشت
سال دفاع مقدس تغییرات بسیاری را در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی
کشور به همراه داشت و این تغییرات تا سالهای سال ادامه پیدا کرد. در این نشست با
توجه به ظرفیتهای موجوددر رسانهها و
سیستمهای جدیدی که در حوزه اطلاعرسانی شکل گرفته میخواهیم ببینیم که
عملکردرسانهها در انتقال مفاهیم و اطلاعات حوزه دفاع مقدس چگونه بوده و چه
راهکارهایی برای عملکرد بهتر و مؤثرتر آنها در گرامیداشت این رویداد بزرگ وجود
دارد. همچنین،حفظ ارزشهای دفاع مقدس و انتقال
مفاهیم با ارزش آن به نسلهای آینده یکی از ضرورتهایی است که باید به آن توجه ویژهای
داشت تا نسل جدید را با آرمانهای دفاع مقدس بیش از پیش آشنا کرد.
مبحث امروزاین است که ؛جهت پاسداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس، شناسایی عوامل
مؤثر بر موفقیت رسانهها جهت گرامیداشت آن، رسانه ها چه راهکارهایی جهت انتقال تجربیات رزمندگان جنگ
و دفاع مقدس با توجه به تغییر وضعیت رسانه به سمت شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی می توانند انجام دهند؟
سردار سعید الفتی:
ضمن تبریک چهلمین سالگرد دفاع مقدس، با اجازه از محضر استادم جناب آقای خوش
چهره، قبل از ورود به مبحث خواستار اتفاق نظر در یک سری مفاهیم هستم. تعریف
عامیانه من از رسانه انتقال مفاهیم بین ارسال کننده و دریافتکننده است. اگر بخواهیم تقسیمبندی از رسانه داشته باشیم بر
دو قسم است: رسانههای سنتی و رسانههای مدرن و جدید حوزه مجازی.
رسانههای سنتی مثل روزنامهها، صدا و سیما، تلفن و تلگراف که عامل انتقال مفاهیم هستند
و رسانههای جدید مثل فضای مجازی، شبکههای اجتماعی مختلف.
تعریف اجمالی هم از فرهنگ دارم که شامل باورهای مردم جامعه است که دینی، ملی
یا مذهبی هستند که در جامعه اسلامی ما این دو فرهنگ بسیار به هم نزدیکاند.
در جواب این سؤال که جهت ایفای نقش بارز رسانهها در حوزه دفاع مقدس چه باید کرد؟ باید گفت: با
توجه به تلاش مضاعف دشمن جهت لطمهزدن به سرنوشت انقلاب اسلامی و برافروختن آتش جنگ نه تنها موفق
نبود بلکه رشادتها و شهادتهای مردم، نیروهای انتظامی و نظامی و در صحنه بودن آحاد ملت و جامعه در جریان
جنگ خانمانسوز، با توجه به تعبیر امام رحمتا... به قداست و مقدس بودن مفهوم متفاوتی پیدا کرد و بدین
ترتیب فضای جنگ و خونریزی تبدیل به فضای معنوی شد و این فضا تا آنجا مؤثر بود که
صبر و شکیبایی 8 ساله حضور مردم در صحنه را در پی داشت. اگر مایل به ایجاد دوباره
چارچوب و فضای هشت ساله هستیم تا شرایط اعتقادات محکم و بالندگی صنعت و باورهای
جوانان را داشته باشیم و توان انتقال این مفاهیم را به عنوان فرهنگ به جامعه فعلی
به دست بیاوریم باید از نقش رسانهها با یک دستهبندی دقیقتر از فرهنگ دفاع مقدس و ملموستر به موضوع بپردازیم.
مدیر کل دفتر در ادامه افزود:
طبق فرمایشات شما در بدو صحبت میبایست مفاهیم مشخص شود، بهخصوص زمانیکه از رسانه صحبت میشود. بسیار بر همه روشن است که با توجه به
تغییرات حاصل شده در دو بخش سنتی و مدرن رسانه، فرهنگ نقش مهمی بر عهده دارد و
ایثار و شهادت بهعنوان ارزشهای فرهنگی بسیار اهمیت دارد.
در حال حاضر که با جنگ و پیامد های
فیزیکی آن مواجه نیستیم و بیشتر از طریق فضای مجازی به واسطه هکرها دچار حمله و
آسیب میشویم.حال باید پرسید با توجه به تغییرات در رسانهها مفاهیم هم دستخوش تغییر شدهاند.چه کاری می توان در این مورد انجام داد؟
جلال خوشچهره، مدیر
امور استانهای روزنامه همشهری :
خوش چهره هستم و سال 60 وارد مطبوعات و روزنامه اطلاعات شدم که همزمان با شروع
جنگ، سعادت داشتم که خبرنگار جنگ باشم و بتوانم به عنوان گزارشگر جنگ در بسیاری از
عملیاتها حضور داشته باشم و صفحهای به نام صفحه جنگ را در روزنامه اداره کنم و ستون خاطرات
یک رزمنده که پیشتر مسعود محمودی منتشر میکرد، به عهده بگیرم.
با توجه به توضیحات مفصل سردار در مورد دفاع مقدس و رسانهها نیاز میبینم که به چند نکته اشاره کنم.
باید گفت که ما یکباره به شرایط جدید پرتاب شدیم. جامعه، رسانه، دولت سابقه تجربه این شرایط را
نداشتند. مردم علیرغم شرایط مهیج اوایل انقلاب و اوضاع آشفته گروههای سیاسی، عدم ثبات سیاسی لازم
برای ورود به شرایط بحرانی جنگ و آماده نبودن مطبوعات در این زمینه شروع به تجربهآموزی کردند. مهمتر از همه اینکه ما خبرنگار و
روزنامهنگار شرایط بحران نداشتیم و کمبود آن هنوز بعد از هشت سال دفاع مقدس حس میشود چرا که در تربیت خبرنگاران
بحران تلاش نشد. در آن شرایط خبرنگاران یا اصولاً رسانه ها و مطبوعات یا از صدا و
سیما بودند و یا از تعداد محدودی روزنامه و ما خبرنگاران جنگ مجبور بودیم وظایف
انجام چند کار را در آن واحد انجام دهیم. اولین وظیفه درک ماهیت جنگ که به مرور بر
ما روشن میشد و رسالت انتقال آن را به مخاطب بر عهده داشتیم. دوم شناسایی اهداف دشمن که
تمام تلاش رسانهها بر این موضوع معطوف بود و سوم شناسایی محیط داخلی و خارجی کشور. آنچه که در
فضای عمومی داخل کشور حاکم بود و همکاران فضای سیاسی رسانه بهتر به آن واقفند. یک
روزنامهنگار که قرار است در شرایط جنگی فعالیت کند باید شناخت کامل از موضوع داشته
باشد و دیگر درک محیط بیرونی کشور و صفآرایی جهانی، شناخت سازمان ملل، جنبش عدم تعهد، سازمان
کنفرانس اسلامی، درک چند و چون فعالیت اوپک از درجه اهمیت زیادی برخوردار بود. و
با درک این موارد کار دنبال میشد. عملاً در دو جا حضور داشتیم اول صف مقدم جبههها و بازتاب وقایع میادین جنگ و
تلاش و جهاد رزمندگان و دیگر پشت جبهه و مردم و فضای افکار عمومی که رسالت یک
هارمونی بین جبههها و فضای داخل کشور با درکی سه بعدی از محیط عمومی را بر عهده داشتیم. در آن
شرایط نمیتوانستیم یک خبرنگار و گزارشگری باشیم که صرفاً تهیه یک گزارش میدانی چه در
جبهه و چه در پشت جبهه را پذیرفته است. برای مثال اگر قرار است در پشت جبهه از یک
کارخانه گزارش تهیه کنم مراقب باشم عکس مختصات منطقه بر دشمن آشکار نشود یا صحبت
از وضعیت اقتصادی تا چه حد باشد تا دشمن از آن سوء استفاده نکند. فضای فعالیت
روزنامهنگاری به گونهای بود که باید به شدت مراقب بودیم که اطلاعات در اختیار دشمن قرار نگیرد و خبرنگاران
در آن زمان خودشان را شریک تمام حوزهها میدانستند. بازتاب و درک تلاش روزنامهنگاران بر عهده خبرنگاران بود و این بازتاب
مستلزم حضور خبرنگاران در محیط و همنفسی با رزمندگان و حضور در خطوط مقدم جبهه بود
و در کنارش آن فرهنگ و فضای بینظیر که شاید برای نسل جوان امروز همچون یک مدینه فاضله
باشد را شاهد باشیم. روزنامهنگاران با درک از وضعیت بحرانی در مدیریت آن مشارکت داشتند.
خوشبختانه این اسناد مستدل از فعالیتهایشان به چاپ رسیده و در دسترس است.
در آن زمان همه تلاش ما این بود که علاوه بر انتقال فضای جبهه و جنگ از خط
مقدم به پشت جبهه برای مردم، آرایش آن فضا را به گونهای حفظ کنیم که به جلب افکار عمومی هم بیانجامد.
کارویژه من و همکارانم آن بود که در پوشش مطبوعاتی جبههها و پشت جبههها و خط مقدم تلاش مضاعف را بر خدمت به اهداف
انقلاب، امنیت ملی، منافع ملی معطوف کنیم تا محتوای روزنامهها چیزی خلاف منافع کشور و امنیت کشور منعکس
نکنند. همکارانم به گونهای به بازتاب موضوعات جنگ پرداختند که ذرهای به اهداف جامعه انقلابی لطمه وارد نشود.
هر سال به صورت طبیعی از رزمندگان و شهدا قدردانی میکنیم اما آنچه که امروز در حافظه تاریخی مردم ما
باقی مانده و محصولات پربار و مستندات بزرگداشت دفاع مقدس جهت انعکاس است، که مدیون
این قشر جامعه هستیم. ولی متأسفانه با توجه به نیاز روزافزون به آن کمتر مورد توجه
میگیرد امید آن است
که از تجارب همکاران آبدیده آن دور بیشتر بهرهمند شویم.
سردار الفتی:
تشکر از آقای خوشچهره که به درستی و خیلی زیبا شرایط دفاع مقدس را ترسیم کردند. یکی از رسالتهای دفاع مقدس اعزام خبرنگار به
جبهه علیرغم فقدان امکانات خبرنگاری مثل ضبط خبرنگاری بود که غالباً از ضبطهای معمولی استفاده میشد. بسیاری از خبرنگاران تلویزیون
و صدا و سیما در ایام عملیات جهت انتقال مفاهیم دفاع مقدس به شهادت رسیدند و در آن
شرایط و امکانات به درستی به اهداف والای آن نائل شدند.
امروز آرشیو پربار دفاع مقدس در زمینه تلاش دوستان خبرنگار از میادین جبهه و
جنگ،جهت انتقال تصاویر و اخبار صحنههای نبرد، آماده بهرهبرداری است و رسالت امروزه رسانه در قبال دفاع
مقدس به عنوان فرهنگ و جزئی از زندگی و باورهای مردم، در عرصههای پژوهشی، سیاسی، اجتماعی،
نظامی و اقتصاد جنگ بسیار سنگین است.
مطالبات رهبری در دفاع مقدس به گونه ای است که به استخراج مفاهیم دفاع مقدس تا پنجاه سال
دیگر الزام مؤکد دارند.ایشان در نشست سال 97 با بیان خاطرات دفاع مقدس ضمن تأکید بر
محورهای نهضت صدبرابری ترویج ایثار و شهادت و دفاع مقدس، اظهار کردند: که در این
عرصه بدون اغراق دستاوردهای خوبی داشتیم ولی با استدلال افزایش صدبرابری آن را لازم
میدانم. ایشان ضمن
مشخص کردن حوزهها بر جمعآوری خاطرات هر رزمنده از پدر و مادر و دوستان شهدا تاکید کردند.
در اینجا ذکر یاد و نام شهید سپهبد قاسم سلیمانی را لازم میدانم که زمان حیاتشان چه خاطرات
و تجربیات ارزندهای از ایشان به منصه ظهور میرسید که این موارد در حوزه اجتماعی، سیاسی، نظامی بسیار
کاربردی است.
دراین زمینه باید پرسید در چه شرایطی امور اداره میشد که هم هزینه جنگ پرداخت میشد و هم مردم نسبتاً از شرایط
اقتصاد رضایتمندتری بهره میبردند؟ در حال حاضر در این حوزهها چه دستاوردی داریم؟ در حوزه سینما، تئاتر،
عرصههای فرهنگی چه
رسالتی با الگو گرفتن از دفاع مقدس برای انتقال آن فرهنگ و مفاهیم بر عهده گرفتیم؟
امروز جامعه جوان ما بیش از اینکه به دنبال شبه و دلیل باشد در پی چگونگی و چرایی
است. برای آن چراییها جوابهای مستدل وجود دارد که با نقش بارز رسانهها که توضیح و به گوش رساندن است به این مهم دست
مییابیم. با توجه به
تلاش و همکاری صدا و سیما، مطبوعات، وزارت ارشاد و تلاش معاونت مطبوعاتی در
برگزاری جشنواره ایثار و رسانه که مغفول ماند، این امور میبایست توسعه یابد. امروز نقش جامعه و سازمانها بهویژه مرکز تحقیقات دفاع مقدس بسیار مهم است که ایفای
نقش نشر و تولید محتوا را به عهده دارند. مطالبات ما از رسانه و معاونت مطبوعاتی
نه تنها در زمینه موضوعات نوشتاری است بلکه فضای مجازی و سایتهای مختلف اجتماعی را هم در بر
میگیرد.با توجه به
بهرهمندی تمام گروهها و نسلهای جامعه از فضای مجازی و سایتها جهت دستیابی به اطلاعات،
تلاش ما باید بر این باشد که این شبهات، پرسشها از طریق دستاوردهای مطلوب موجود برطرف شود. بنده
به عنوان پژوهشگر مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، اعلام میکنم این مرکز بالغ بر 600 جلد کتاب پژوهشی در
حوزههای تاریخ روزشمار،
نبردها، موضوعات اجتماعی و تاریخ شفاهی فرماندهان، مستندات جنگ و بیشتر از 40000
فایل صوتی به متن تبدیل شده را جمعآوری کرده است. در جلسه صدا و سیما عنوان کردیم که در قبال آماده
کردن عرصه منتظر خلافیت و معرفی افراد توانمندی همچون آقای خوشچهره هستیم تا دستاندرکاران این حوزه محتواهای
فراهم شده را متناسب با نیاز جامعه کنونی در رسانه بازنشر کنند. امروز به عنوان
رزمنده پژوهشگر جهت ادای دین به دفاع مقدس بهعنوان فرهنگ میگویم در این زمینه در حوزههای پژوهشی، اجتماعی کارهای بسیار مناسب انجام و
نیروی انسانی مطلوبی تربیت شده است. در نشست سال 96 با حضور چهرههای جوان و پیشکسوت حوزه خبرنگاران دستاوردهای
خوبی ارائه شد. رسالت ما نزدیک شدن جامعه و رسانه در عرصههای مختلف است تا انتقال تجربیات در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی انجام
پذیرد. برای مثال در موضوع سیاست در جنگ به وضعیت قطعنامهها بپردازیم. باید برای نسل جوان موضوع 10
قطعنامه، سه یادداشت تفاهم سازمان ملل و دلایل پذیرش قطعنامه598 تشریح شود. دلیل
ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر بیان شود. پاسخ این چراییها در قبال پرسشهای معمول جوانان در گرو هنرمندی رسانه اعم از
سنتی و مدرن است. امروز اگر بتوانیم انتقال مفاهیم شهدا را با استفاده از ابزارهای
موجود به نحو مطلوب انجام دهیم، در نزدیک شدن مجموعههای فعال حوزه فرهنگ، دفاع مقدس، ایثار و شهادت و
رسانه بسیار مثمر ثمر خواهیم بود. باید تلاش کرد تا بسیاری از مفاهیم دفاع مقدس
مثل ایثار، رشادت، باورهای ملی، باورهای دینی همچون حبالوطن منالایمان در جامعه جوان ترویج شود. با توجه به خطر انحطاط
شدید فرهنگی جامعه ضرورت ایجاد یک فرهنگ مقوم متناسب با سالهای 90 13تا 1400 حس میشود. باید مفاهیم ایثار اجتماعی
همچون کار مفید معاونت مطبوعاتی در جشنواره ایثار و رسانه و دو بعد ایثار در دفاع
مقدس، و ایثار در جامعه کنونی به همه نسلها انتقال یابد. برای جوان امروز شاید رفتن جنگ و آشنایی با
مفاهیم آن ضروری نباشد ولی در شناخت نبرد اقتصادی و سیاسی سرباز مؤثری خواهد بود
که دست یافتن به این مهم از رسالت سنگین رسانههاست.
دکترگیتا علیآبادی ضمن تایید صحبتهای مهمانان اظهار داشت:
با توجه به فرمایشات شما در زمینه پژوهشهای انجام یافته در این حوزه بسیار خوشحال خواهیم
شد تا از آن منابع جهت معرفی به علاقمندان بهره ببریم.
سعید الفتی:
امروز به شما اعلام میکنم که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تقریباً نابترین اسناد مربوطه و مستندات
گزارشهای آقای خوشچهره را داراست. مثل حدود 1000
نوار کاست گزارش عملیات فرماندهان عالی جنگ و نزدیک به 160000 نوار کاستهای پیاده شده از نظامیان پایینتر از تیپ. حدود 138 جلد از
کتابهای روزشمار از اول
انقلاب تا پایان دفاع مقدس و بعد از آن در حوزههای امنیت وترور جمعآوری شده که رسماً اعلام میکنم رسانهها به هر نحوی میتوانند از این منابع با هنرمندی خود برای خلق آثار متناسب و
مفید جامعه بهره جویند.
دکترعلیآبادی:
با توجه به گذشت 40 سال از مسائلی روایت کردید که شاید برخی مفاهیم در عرصه
کنونی مصداقی نداشته باشد ولی همچنان مفاهیمی چون ایثار در همه اعصار باید دنبال
شود. در واقع در دفاع مقدس درسهایی وجود دارد که باید در اختیار کل جامعه و نسلها قرار بگیردو حال این درسها چیست و در مسئله گام دوم
انقلاب که مقام معظم رهبری هم بر این موضوع تاکید دارند چقدر و به چه شکلی مؤثرند؟
سعید الفتی، پژوهشگر
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس :همچنان که عرض شد
یکی از درخواستهای مقام معظم رهبری، در گام دوم انقلاب اسلامی مشخص شدن شرایط 40 ساله و
راهبردهای آن است. راهبردهای فرهنگی متناسب با ویژگی جوانان، ظرفیتهای دفاع مقدس که میتواند بسیار راهگشا باشد. در
طول دفاع مقدس و شرایط آن زمان جوانانی همچون همتها، باکریها و قاسم سلیمانیها ،بروجردیها پرورش یافتند که با بررسی زندگینامههایشان به قول مقام معظم رهبری
امامزادگانی شدند که نبوغشان در دفاع مقدس ظهور یافت. بسیجیان گمنامی که خاطراتشان
در کتابهایی همچون خاطرات خانم حسینی، خاطرات نورالدین پسر ایران، پایی که جا ماند
و ... نگاشته شده است که الگوی مطلوب برای جوانان جامعه هستند. مشکل امروز ما
فقدان الگوی مناسب است و چه الگویی بهتر از رزمندهای که برای دفاع از دین و وطنش در سن 14 سالگی با
جان خود معامله میکند و یا آن نوجوانی که با خبرنگار هندی در دفاع از دین و میهن مصاحبه میکند؟ چه رشادتی بیشتر از عملیات
فتح 1 در عمق خاک عراق؟ امروز کشورهایی در حال مراوده با ما در زمینه سیاسی،
اقتصادی با اعزام گروههای نظامی طالب الگو گرفتن از چگونگی انجام عملیات والفجر 7 هستند که متأسفانه
این موضوعات هنوز مغفول مانده است. با چه انگیزهای فرزندان رشید کشور از دوره افتادهترین روستاهای صعبالعبور به میادین نبرد کشیده
شدند و جان خود را در طبق اخلاص نهادند؟
در حال حاضر که حدود 70 سال از پایان جنگ جهانی گذشته و آمریکا خود را در این
جنگ نابرابر ناجی و پایاندهنده جنگ شناساند، هنوز به واسطه هالیوود به معرفی و
انتقال اهداف خود از طریق فیلم میپردازد و اخیرا هم چند فیلم با این موضوع ساخته است. آیا در
حوزه فیلم و سینمای ایران این کار انجام میشود؟ البته همانطور که آقای خوشچهره مطلعند در یک بسیج مقطعی 18 ماهه در حوزه
ایثار و رسانه سایتها و رسانهها به واقع فعالیت کردند.
باید پرسید اقتصاد جنگ چگونه بود که مشکلات اقتصادی امروزه را نداشتیم؟ چگونه مشکلات
سیاسی امروزه را در آن زمان نداشتیم؟ بیشترین سختیها در زمان جنگ ،بمباران بود و فائق شدیم در
صورتی که امروز در زمان صلح مشکل لاینحل زیاد است. با توجه به تجارب حل مشکلات در
زمان جنگ و پژوهشهای مفید در حوزههای اجتماعی در عرصه خانواده شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم میتوان مشکلات امروز جامعه را حل
کرد. شهدای مدافع حرم جوانانی از نسل سوم هستند که می بایست به عنوان الگویی مفید
برای دیگر جوانان معرفی شوند. مقام معظم رهبری در برنامه شب و خاطره تمام عرصهها را مشخص کردند. برابر آمار
موجود حدود سه میلیون رزمنده همراه نظامیان به جبهه رفتند و برگشتند و به این
ترتیب میتوانیم سه میلیون خاطره و تجربه را نشر دهیم. و با توجه به خاطرات اقوام و
دوستانشان و خانواده و فرزندانشان این رقم چند برابر خواهد شد. البته تحقیقات
زیادی در زمینه خانواده شهدای معاونت مطبوعاتی انجام شده که برای دیگر مجموعهها بسیار راهگشاست. امروز با بهرهگیری از داشتههایمان به بسیاری از چرایی و
چگونگیها میتوان پاسخ داد. کشور آلمان که
مغلوب جنگ جهانی است هنوز هم برای معدود نظامیان آن زمانش عنوان ژنرال به کار میبرد و این مورد تا آنجا نهادینه
شده که برای حضور نماینده ارشاد در نمایشگاه کتاب آلمان که رزمنده جانباز بود استقبال
رسمی با ذکر عنوان ژنرال انجام شد که متاسفانه در جامعه ما این موضوعات نیست. فرهنگی
کردن این موارد از رسالت رسانههاست و خانوادههای شهدا گنجینههایی غنی از خاطرات و مفاهیم باارزشاند که ما بیشتر به سهمیه فرزند شهید توجه کردیم
تا خاطرات سخت دوران زندگیش. بنده اعتقاد راسخ به الگوهای دفاع مقدس جهت رهگشایی
آینده انقلاب اسلامی دارم و به عینه به این نتیجه رسیده ام که با توجه به عرصهها و امکانات و شرایط، زمان
مناسبی برای انتقال مفاهیم به نسل جوان است. و این مهم فقط از طریق شبکههای اجتماعی، رسانههای مدرن و کار هنرمندانه،
بسیار دستیافتنی است.
خوش چهره:
قبل از پاسخ به سؤالات شما شهادت میدهم سردار الفتی یکی از معدود افرادی است که پاسدار هشت سال
دستاوردهای رسانهای دفاع مقدس و یادگاری از آن مدینه فاضله است. ملاقات با ایشان تداعی آن حال
و هوای دفاع مقدس است. بهعنوان یک فعال رسانهای شهادت میدهم تنها کسانی که برای حافظ یادگارهای سالهای دفاع مقدس تلاش میکنند، سردار الفتی و نیروهای
همکار ایشان هستند. امیدوارم نهتنها رسانهها بلکه تمام بخشها هم قدردان زحمتشان باشند. اما در مورد موضوعی که مطرح شد
و سردار هم مفصل به آن پرداختند، سعیم بر آن است تا از منظر حرفهای به مسئله بنگرم.
در دوران سالهای دفاع مقدس آنچه که باعث حفظ وحدت ملی و ایجاد فهم مشترک میشد، همانا فهم مشترک از
تهدیدها، آسیبها و نیازهای جامعه بود. بهطوریکه آحاد مردم اعم از رسانهایها، مسئولان دولتی، نظامی از جمله سپاه، بسیج، جبهه و پشت
جبهه، اهداف مشترک داشتیم و با این روش سختیها را تحمل میکردیم. برای مثال در دوران جنگ قیمت بنزین یکباره
افزایش یافت اما برگی از درخت نیفتاد چرا؟ چون از شرایط جنگ،درآمدها، تولید نفت و
مشکلات درک مشترک داشتیم. فضای آن زمان کوپنی شدن توزیع ارزاق عمومی را به دنبال
داشت. اعتراضی نشد. چون شرایط جنگ درک میشد و دشمن به عینه لمس میشد. صدای آژیر را میشنید و میدانست فرزندان و بستگانش در خطوط مقدم هستند و هرکس بدون
چشمداشت به پست و
مقام، سعی میکرد مخلصانهتر تلاش کند. فعالیت شانه به شانه فرماندهان در کنار دیگر رزمندگان آنقدر بدون
ریا و مخلصانه بود که تمیز این دو از هم ناممکن. در جبههها رقابت بر شایستگی بود نه همچون امروز برای پست
و مقام و مدرک تحصیلی. جبههها محور و امام مرکز آن بود. مردم در زمان انتقال ارزشها و اهداف را باور داشتند. و چون سخن از دل برمیآمد برای بازتاب اخلاق و منش
رزمندگان نیازی به غلو و دروغ نبود. تا آنجا که در آرایش متون تنظیمی کم میآوردیم و چون جوان و کمتجربه بودیم و قلم شیوای رماننویسی نداشتیم به واقع آنچه که
میدیدیم عیناً بازتاب
میدادیم و به دل مینشست.
در حال حاضر اهداف و فهم مشترک از منافع برای رسیدن، محدود و مغشوش شده و نباید
نسبت به بیگانگی نسل جدید با دفاع مقدس خرده گرفت. چه کسانی باید از آن پاسداری میکردند؟ روزنامهنگاران و رزمندگان نقش خود را
ایفا کردهاند و گاهی اوقات مطبوعات از ما میپرسند! و جالب است!اگر انجمن روزنامهنگاران دفاع مقدس و آقای الفتی نبود، کسی به سراغ
ما نمیآمد و خواهان
انتقال تجارب نبودند. در چنین شرایطی نسل جوان قرار است از رزمندگان چه چیزی
بیاموزد؟ آنها از مجموعه مستندات دکتر الفتی و بهرهمندی از آن بیاطلاعاند. باید خرد و مویرگی به جامعه وارد شد. در زمان جنگ روش
اینگونه بود. در حالحاضر به جهت رشد تکنولوژی و
فضای مجازی اصلاً نگران نیستم و معتقدم با توجه به تغییر شرایط و زمان و اطلاع
سریع مردم از اخبار به واسطه تکنولوژیهای نوین ارتباطی در تبیین چرایی اتفاق و توانایی بیان باید
توان گمان و حدس چشمانداز را داشته باشم و اتفاقات آینده را تخمین بزنم. رسانههای ما از خبر دادن دور شدهاند. یا در گذشته ماندهاند و یا خیلی هنر داشته باشند
شرایط جاری را گزارش میکنند. اگر قرار است فعال رسانهای با بقیه متفاوت و مستند و معتبر باشد، باید توان
دربرگیری شعاع را داشته باشد و پیامدها را حدس بزند. ضعف ما و همه حرف من این است
که متاسفانه تجربه هشت سال تجربه سالهای جنگ و انواع بلایای طبیعی، بمبگذاری و ... به تربیت روزنامهنگاری وضعیت بحران نیانجامید.
با این ترتیب گلایهای از نسل جدید نمیماند چرا که فرزندان ما از نسل رزمندگان جنگجو هستند تا آنها در ثبات و صلح و
امید و اعتبار آینده زندگی کنند. اگر مخدوش است رزمندگان مقصر نیستند آنها به
ایفای نقش مطلوب خود پرداختند. ما باید به چگونگی بازخوانی رفتار، اهداف و ایجاد
فهم مشترک در شرایط بحرانی بپردازیم. طبیعی است بهرهمندی از داشتههای دوران دفاع مقدس سرمایه بزرگی است اما بدان
معنا نیست که در گذشته متوقف شویم باید از آن فضا خارج شویم و از دستاوردهای گذشته
جهت خدمت به آینده استفاده کنیم. در این مرحله باید به درک مشترک برسیم که
متاسفانه هر کس ساز خود را میزند. برای مثال دولت ترامپ عزم خود را جزم کرده تا با ما به
یک مبارزه صفر و صدی برسد و هر طور شده ما را به یک تصمیم فاجعه بار برساند. برای
این وضعیت بحرانی چه فرمولهایی داریم؟ روزنامهنگاری باید درک خود را به گونهای عنوان کند که با درک حاکمیت
سیاسی در دفاع از امنیت و منافع ملی، ارزش ملی یکی باشد. متأسفانه در این قسمت
تلاشی نشده و نسل جدید چوب کمکاری نسل میانی و قبلی را میخورد. دوستان ما در بخشهای مختلف آنقدر سرگرم بحثهای سیاسی و جناحیاند که به عقبافتادگی در بزنگاه مشکلات افتادهایم. تکنولوژی ارتباطی نوین
امکانی است که در اختبار همه اعم از نسل جدید است ولی مشکل آنجاست که چگونه از آن
استفاده کنیم؟ کمکاری در این زمینه باید مورد بررسی و تدقیق قرار گیرد.
سعید الفتی:
گلایه از کمکاری خودمان داشته باشیم چرا که نسل جوان همچون زمین آماده کشت منتظر بذر و
کاشت درست است. امروز فضای مجازی و اینترنت نهتنها تهدید نیست بلکه اگر بهره ببریم، فرصتی با
ارزش است.
باید برای نسل جوان، جوابهای کوتاه و سریع آماده کنیم. و ابزارهای تکنولوژی
نوین ارتباطی دست یافتن به آن را میسر خواهد کرد و معتقدم نسل جدید با توجه به بهرهمندی از این ابزار و هوش مضاعف،
رشادتها و نبوغ دو چندان
از خود بروز خواهد داد و به قول مقام معظم رهبری: «رزمنده زمانی که خاطرات و
تجربیاتش را منتقل کرد بخش مهمی از رسالت خود را کامل کرده» که متأسفانه جمع کثیری
هنوز این کار را نکردهاند.
دکتر علیآبادی:
در ارتباط تربیت روزنامهنگاران بحران، دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها کارگاههای یک هفتهای روزنامهنگاری بحران، مدیریت بحران و ... برگزار کرده است و در نظر
داریم با کمک و استعانت شما مباحث درسی جدیدی را به صورت دوره کارگاهی در بخش
آموزش لحاظ کنیم و به این ترتیب از تجربیات شما در برگزاری این کارگاهها استفاده کنیم. بهخصوص بر اساس پژوهشهایی که در مراکز تابعه از این
موضوع انجام گرفته به انتقال تجربیات دفاع مقدس به رسانه بپردازیم.
بسیار علاقه داریم تجربیاتتان را پس از گذشت چهل سال از دفاع مقدس در اختیار
داشته باشیم و از حلاوت و شیرینی این خاطرات مستفیض شویم.
سعید الفتی:
بعد از گذشت چهل سال از دفاع مقدس لازم می دانم یادی داشته باشم از الگوی
پرصلابتم شهید محمد بروجردی که توفیق همنشینی با ایشان، بهعنوان مدیر ارتباطات، در نه ماه آخر عمرشان را
داشتم. و از تیمی که روی مین رفتند متاسفانه بنده و شهید منصوری باقی ماندیم که
ایشان هم دو سال پیش به درجه رفیع شهادت رسیدند.
شهید بروجردی نه تنها الگوی رزمندگان بسیج و سپاه بود بلکه بسیاری از
فرماندهان ارتش شهادت میدهند که ایشان برای همه گروههای نظامی نسل ما، نقش ارزندهای داشتند. وی با اخلاق و منش و
صلابت خود همگان را به تعجب وا میداشت. وی بهعنوان یکی از کاندیداهای فرمانده کل سپاه از این درجه صرفنظر کرد. هنگام سرکشی از یگانها با همه افراد بسیار صمیمی
ارتباط برقرار میکرد و این صمیمت تا آنجا بود که با همه افراد احوالپرسی و مصافحه داشت. یکی از
شعارهای معروفش در کردستان «جداکردن حساب صفوف مردم از ضدانقلاب» بود. این
استراتژی مربوط به سال 58 و یک سال بعد از انقلاب و سربریدن رزمندگان در کردستان و
حضور ضدانقلاب در خانههای مردم بود. ولی شهید بروجردی و ناصر کاظمی از این الگو تبعیت میکردند. امنیت امروز نتیجه
راهبرد و فکر بلند این شهداست. در آزادسازی آلواتان،زندان دوله تو در کنار شهید
بروجردی شاهد بودم که به علت کمبود وقت برای شستشو، احتیاج به تعویض لباس داشتند و
خود را محق به این امر ندانستند.
سال 62 که نوزده ساله بودم. باید فرمان حمله برای پشتیبانی توپخانه صادر میکردیم تا رزمندگان به اهدافی
برسند. بعد از 48 ساعت بیخوابی در کنار بیسیم نشسته بودم که شهید بروجردی بعد از
استراحت اول شب فرماندهان برای آمادگی عملیات نیمه شب وارد شد و متوجه خستگیام شد و پیشنهاد 10 دقیقه
استراحت داد و گفت تا وضو میگیرم حواسم به بیسیمها هم هست. از من انکار و از ایشان اصرار که یک آن متوجه
شدم که برای نماز صبح بیدارم کرد و خودش تا صبح کنار بیسیمها بود. این فرمانده در آن شرایط نمازهای مستحبی، نماز شب
را به جا میآورد و برای آینده دفاع مقدس برنامه داشت. امروز هر راهبردی که در کردستان در
فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داریم مدیون افکار و اندیشه شهیدان بروجردی، ناصر
کاظمی، محمود کاوه و علی قمی هستیم که غریبانه و مظلومانه به درجه رفیع شهادت نائل
آمدند. جا دارد یادی کنیم از شهید قاسم سلیمانی، الگوی مردانگی، شرافت و از خودگذشتگی
که امروز اقتدار ملی و افتخار کشور ما از ایشان است که همه سعی خود را جهت کیان
این مملکت به کار بست.
خوشچهره:
میخواهم از شوخیهای رزمندگان و مطبوعاتیها خاطره بگویم.
در یکی از مناطق با یک رزمنده بسیجی خوشزبان و شوخطبع آذری قرار مصاحبه و گزارش تصویری داشتیم که
مورد علاقه همه گردان بود و از ایشان خواستم بهترین خاطرهاش را بازگو کند. با لهجه شیرین گفت: دشمن آمد. شلمچه
را گرفت و من صدام را میکشم. گفتم: این که بهترین خاطره نمیشود. گفت: متوجه نشدی دشمن شلمچه را گرفت و ما پس میگیریم و صدام را میکشیم. این هم خاطره من. پرسیدم:
چندتا بچه داری؟ گفت: سه تا بچه دارم و چهار تا اولاد. پرسیدم یعنی چه: [من هم که
جوانی بیش نبودم و ایشان مرا پیدا کرده بود] گفت: یعنی سه تا پسر دارم و چهار تا
دختر و هر جا میرسیدیم به یاد ایشان با عکاسمان حاج محمود محمودی کلی میخندیدیم. با تانکهای غنیمت گرفته شده مانور میداد و با بچههای اصفهانی، رشتی، لر، ترک و
... شوخی میکردیم.
در آن دوره برنامه بچههای محله و نقش هپلی در تلویزیون پخش میشد. ما هم اسم گروه خبرنگاریمون
را که همراه سعید الهیان بودیم گروه هپلیون گذاشتیم. و هر کجا میرفتیم و میدانستند گروه ما آمده و نظم را
بر هم میزند با این نام از ما یاد میکردند. یکی از زرنگیهای ما هم این بود که اولین جایی که میرفتیم انبار آذوقه بود و مسئول
انبار را پیدا میکردیم و میگفتیم میخواهیم با شما مصاحبه داشته باشیم و عکس خوب هم از شما میگیریم و در قبالش آذوقه خوب میگرفتیم و چون در تکاپو و تلاش
بودیم میخواستیم جیبمون پر باشد.
از دیگر شوخیها این بود که به بهانه نشان دادن ستاره پتو روی سرم کشیدند و یک سطل آب رویم
ریختندو اگر این کار را نکنید باید ظرف بشویید. یا امشب آمدی فکر نکن خبرنگاری
باید نگهبانی بدی و از این شوخی و تفریحات که لذتبخش بود و زمینه ادامه رفاقتها در مرخصیها بود.
خاطره دیگر اینکه یک بار با عکاسمان همراه گردان شب عملیات و خط شکن شدیم. به
عکاس گفتم: محمدی امشب احتمالاً چه کسی شهید میشود و برویم ازش مصاحبه بگیریم. عکسهای گردان 90 نفره که در هفته
دفاع مقدس نمایش داده میشود [تصویر رزمندهای جوان که اسلحه به دست کنار تانک نشسته و از آن بنر تهیه شده مربوط به آن
دوره است]با آنها وارد گفتوگو شدیم و آنها رفتند و از گردان فقط سه نفر باقی ماند.
بلافاصله به تهران آمدیم و گزارش را چاپ کردیم روز دوشنبه بود و هنوز شهدا را برای
در اختیارگذاشتن خانوادههایشان به تهران نیاورده بودند و دیدم که نگهبان روزنامه میگوید جمعیتی آمدهاند روزنامه و منتظرند چرا که
گزارش گفتوگو را خوانده بودند و آمار شهادتشان در روز بعد داده بودیم و خانوادهها از طریق روزنامه از شهادت
عزیزانشان مطلع شده بودند. از ما نوارها و یادگارهایشان را میگرفتند و در آن نوارها چقدر شوخی و مزاح بود که
میشنیدیم. شاهد
تصاویرشان روی بنرها هستم و بسیار دلتنگشان. کاش ما هم نبودیم!!
دکتر علیآبادی:
آقای الفتی از شما و آقای خوشچهره بسیار سپاسگزارم که با توجه به شرایط فعلی وقت و زمان
ارزشمندتان را در اختیارمان گذاشتید و امیدوارم در موارد ذکر شده بتوانیم دورههایی برای اصحاب رسانه ترتیب
دهیم و از دادهها و تجربیاتتان بهره ببریم. مطمئناً تحقیقات و پژوهشهای شما نقش شایانی جهت تنظیم مجموعه سیلابسهای دوره بحران خواهد داشت.
خوش چهره:
از دعوت شما بسیار سپاسگزارم و خوشحالم که بعد از مدتها افتخار زیارت سردار
الفتی را داشتم و مفتخرم در کنار ایشان در این برنامه بودم و بدون تعارف و از صمیم
قلب باید بگویم که من در قبال این بزرگان ذرهای بیش نیستم و ایشان باید گرامی داشته شوند و خوشحالم
که وزارت ارشاد روزنامهنگاری بحران را مهم دانسته است و علیرغم تجربیات بنده دوستان صاحبنظر دیگری هم هستند. به نظرم
تجربه و تئوری و نظریه و عمل را باید کنار هم گذاشت تا بتوان کاری انجام داد.
دوستانی که قرار است آموزش ببینند یک سری تجارب عینی هم برایشان بازگو شود. حال
باید پرسید با توجه به وضعیت بحرانی کرونا چقدر آمادگی داریم؟ با نگاهی به روزنامهها متوجه درج پیامهای متناقض و
گاهاً متعارض در این زمینه هستیم. حال سیاست خارجی، منطقهای و ... که جای خود دارد. برای مثال در مورد
بلایای طبیعی آمادگی کافی نداریم. سال گذشته دیدم که خبرنگار ما در رسانه ملی
تلویزیون برای گزارش از بحران سیل تا نیمتنه در سیل رفته بود که بسیار اشتباه و خطرناک بود. دلیل
بروز این اتفاقات ناکافی بودن تجارب و عدم آشنایی با تئوریها است. الحق و والانصاف معاونت مطبوعاتی نظر
بسیار خوبی در آموزش روزنامهنگارها داشته و تجربه و آموزش را در کنار هم گذاشته و اگر
در زمینه دفاع مقدس هم از این روش بهره ببرد بسیار مناسب خواهد بود.
سالهای جنگ سرمایه و اعتبار تاریخی، هویتی است و باید این مهم در ذهن نسل جوان
زنده باشد و برای نسلهای آینده بهعنوان سرمایه و حفظ شود فارغ از شعار همانگونه که هست در اختیار قرار گیرد.
برای مثال از فیلمهای ساخته شده آنهایی جذابترند و در خاطره مردم باقی میمانند که کمتر درگیر شعار شدهاند و کاراکترهای واقعی دارند. همه
رزمندگان صفات خوب و بد داشتند اما در بزنگاهی تصمیم گرفته بودند که جانشان را در
کف دستشون بگیرند و از آب و خاک این کشور دفاع کنند و به نفع امنیت برای زندگی
راحت ما در شهر و ساخت آینده ایثار کنند. این رزمندگان چیزی شبیه من و شما بودندو
بهتر است واقعی نشان داده شوند تا به شخصیت آنها آسیب وارد نشود.
و در پاسخ به دلیل جوانمردی این رزمندگان امام فرمودند «با خدا معامله میکنند»و با خوب بد بقیهاش کاری نداریم. آنها با رشادتها دیده همه اغیار را نسبت به خاک ایران کور کردند. و دلیرمردی آنها زبانزد
دنیاست و همه جهان میدانند که فرزندان آنها هم ادامه دهنده راهشان هستند.
امیدوارم این تجارب فارغ از شعارها و تمایلات جناحی و رقابتی و چشمانداز انتخابات آینده به نسل
جدید منتقل شود تا آنها با این مباحث بیگانه نباشند.