یکشنبه / ۲۳ آذر ۱۳۹۹ / ۱۱:۵۴
سرویس : پژوهش
کد خبر : ۱۴۸۸۴
گزارشگر : ۲۳۷۷۳
سرویس پژوهش

گزارش تکمیلی نشست نشریات محلی استان سیستان و بلوچستان

گزارش تکمیلی نشست نشریات محلی استان سیستان و بلوچستان
(یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹) ۱۱:۵۴

 

نخستین هم‌اندیشی تخصصی" بررسی مسائل و مشکلات رسانه‌های محلی" با تاکید بررسانه‌های استان سیستان و بلوچستان 3 آذر ماه از ساعت 10 الی 11:30 در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها به صورت ویدئو کنفرانس برگزارشد.در این نشست که با حضور آقایان دکتر محمدتقی رخشانی،مدیر مسئول روزنامه زاهدان،محمود براهویی نژاد؛رئیس خانه مطبوعات استان سیستان و بلوچستان و دکتر گیتا علی آبادی، مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها انجام شد ابتدا دکتر گیتا علی آبادی ضمن خوش آمد گویی خدمت مهمانان برنامه به موضوع نشست پرداخت و گفت:

دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها قصد دارد با برگزاری مجموعه نشستهایی در خصوص نشریات محلی به بررسی مشکلات، دیدگاه ها و نظرات روزنامهنگاران این مناطق بپردازد. سیستان و بلوچستان از جمله استانهایی است که 49 نشریه محلی با ترتیب انتشار و گرایشهای مختلف را به خود اختصاص داده است که بدین منظور میبایست به واکاوی مصائب این نشریات پرداخت. در این خصوص از مهمانان برنامه به عنوان کارشناسان مطبوعات محلی دعوت کردیم تا دیدگاه خود در مورد بومیسازی، هویتبخشی نشریات محلی، راهکارهای کاربردی جهت نیازسنجی و مخاطبشناسی، لزوم تغییر سبک روزنامهنگاری با توجه به نقش برجسته شبکههای اجتماعی و کانالهای مختلف در فعالیت نشریات را بیان کنند.

در ادامه نشست آقای رخشانی، مدیر مسئول روزنامه زاهدان افزود:

نکاتی که شما خانم دکتر عنوان کردید در مطبوعات محلی از درجه اهمیت بالایی برخورداراست. همانطور که میدانید جایگاه مطبوعات محلی در استانهای مختلف متفاوت است و ویژگیای که مطبوعات محلی استان سیستان و بلوچستان را از دیگر استانها متمایز میکند جلب اعتماد مردم این استان در فعالیت 24 ساله اش است. شایان ذکر است که وضعیت مطبوعات استان در ادوار گذشته از باب کیفیت و انتشار بسیار مطلوب بوده و هست ، به طوری که تأثیرگذاری زیادی بر تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی عمرانی دارد و به نوعی مرجع خبری مردم محسوب میشود. نکتهای که باید در ارتباط با مخاطبشناسی گفت آن است که این استان به لحاظ آماری بیشترین مجموعه بیسواد کشور را دارد که از مشکلات پیش روی مطبوعات سیستان و بلوچستان است. به علاوه به عنوان پهناورترین و بزرگترین استان،مشکل توزیع و ارسال نشریات محلی را هم به خود اختصاص داده است. مورد دیگر فقدان امکانات تولید و چاپ و ... که بهرهمندی از امکانات استانهای همجوار جهت رفع این معضل، مشکلات دیگر را بهوجود میآورد. در دورهای که سرعت معنایی ندارد و فاصله یک اتفاق تا انتشار و رسیدن به مخاطب کمتر از چند ثانیه است، ما به چاپ و توزیع نشریه میپردازیم. گرفتاریهای مذکور از معدود سختیهای اولیه تولید است. حال مشکل تولید محتوا مبحث گستردهو مهمی است که در زمان دیگری به آن میپردازم و اجازه میخواهم در بخش دیگری از گفتوگو به تحول روزنامهنگاری و سبک کار بپردازم.

علاوه بر شرایط موجود و درگیری همه نشریات با مشکلات کشوری و عمومی، محدودیت‌‌های ایجاد شده برای نهادها، اشخاص و صنفهای ویژه و موضوعاتی که مطبوعات را با ابلاغهای ارشاد محدود میکند، معضل بعدی خودسانسوری ناشی از باورها و اعتقادهایی است که عامل جاذبه مطبوعات بینالمللی است. همچون خشونت و سکس که ما به لحاظ باورها و اعتقادات به طور طبیعی از این ابزارجذب مخاطب بیبهرهایم. بخش دیگر مسائل خاص مانند ناامنی که بهنوعی به  این استان پیوند خورده است. بهطوری که با 23 سال قدمت روزنامهنگاری صفحهای به نام حوادث نداریم که به دلیل وقوف به مظان اتهام و ناامنی به شکل ویژه به این معضل دامن خواهیم زد چون صفحه حوادث برای مخاطب جذاب و خواندنی است و فقدان این صفحه ما را با کاهش مخاطب مواجه میکند. بخش دیگر از مشکلات مربوط به سیستم اداری است. مدیران ایرانی غالباً در نقدپذیری از آستانه تحمل پایینی برخوردارند تا آنجا که اگر مطلبی در نقدشان درج شود منجر به قطع اشتراک و لو یک تک شماره از نشریه و محرومیت از آگهی میشود و ادامه این روند خودسانسوری و عدم انعکاس مشکلات استان و سیستم را در پی خواهد داشت. مسائل خاص قومی و مذهبی هم محدودیتهای دیگری است که ناگزیر به رعایت و خودسانسوری هستیم. مورد دیگر قابل توجیه نبودن بحثهای حمایتی ارشاد است. عدم تناسب حمایتهای ارشاد با شرایط خاص و ویژگیهای استانها علیالخصوص استان محروم سیستان و بلوچستان است. روزنامهای در استان با توجه به کرونا حداقل 6-3 نسخه در هفته چاپ میشود ولی حمایتهای ارشاد به نشریات هشتاد درصد چاپ تعلق میگیرد. پس حمایتهای ارشاد از مطبوعات باید متناسب با شرایط نشریه با رعایت عدالت نسبی باشد و اگر قرار به عدم حمایت است این مهم شامل همه نشریات شود. مشکل درونی دیگر فقدان دانش و تبحر کادر روزنامه در به عهده گرفتن مسئولیت حرفهای مطلوب نشریه تخصصی است. مورد دیگر مشکلات مالی است. نشریه ملزم به پرداخت کامل بیمه کادر پاره وقت توزیع نشریه است که از پس آن بر نمیآید. بنابراین از مجموع 46 نشریه نامبرده ،آقای برآهویینژاد در خانه مطبوعات استان به تعداد منتشره آنها اشاره خواهد کرد.

آقای برآهویینژاد ،مدیرخانه مطبوعات استان سیستان و بلوچستان ؛ضمن تایید صحبت های رخشانی گفت:

حال که قرار است بهطور تخصصی مشکلات مطبوعات استانمان بررسی شود، خیلی شفاف باید گفت که: تأ‌ثیرگذاری نقش رسانهها بر کسی پوشیده نیست. عدم تناسب وسعت استان و موقعیت استراتژیک آن با تعداد رسانه و گرایش آن در مقایسه با دیگر استانها بسیار عیان است. از 118 مجوز رسانه 59 مورد مکتوب و از این مجموعه 20 مورد ضریب انتشار صفر دارند. 41 رسانه از 118 مورد دانشگاهی هستند که 5 مورد آن دولتی است. یکی از شاخصهای بومی بودن نشریات محلی علاوه بر موضوعات و محتوا، پرداختن به زبان و فرهنگ استانها است که در مقایسه با دیگر استانها تعداد نشریات به زبان محلی کمتری را به خود اختصاص داده است. در حال حاضر مجموع 10 نشریه فارسی، بلوچی دارای مجوز،شامل 2 فصلنامه، 2 ماهنامه، 3 هفتهنامه، 2 روزنامه و 1 پایگاه خبری است. با در نظر گرفتن کل 118 نشریه متوجه میشویم که ضریب انتشار فقط یک رسانه بالای 50 درصد است و 117 مورد دیگر کمتر از 50 درصد هستند که اکثراً به 12 درصد هم نمیرسند یا به نوعی صفر درصد هستند. و رسانههای فارسی، بلوچی هم1 مورد بالای 50 درصد است و بقیه صفر درصد هستند. هدف از بازگویی این اعداد و ارقام توجه به مشکلات فاجعهبار استان است. به گونهای که یک رسانه با رانت دولتی توانسته ضریب انتشار بالای 50 درصد را داشته باشد و ادامه انتشار دهد. مشکلات استان معمولاً به سه عامل برمیگردد. 1. فقدان منابع ملی جهت انتشار چرا که این استان با توجه به مرزهای طولانی و موقعیت جغرافیایی اش مناسب اسپانسرشدن بخش خصوصی نیست. 2. فقر تولید محتوا بیانگر آن است که اکثر مطالب منتشره معدود رسانههای نیمه فعال، کپی شده از اینترنت است که این معضل به دو عامل برمیگردد که همان فقر منابع مالی و ناتوانی در جذب نیرو برای تهیه امکانات تولید محتوا و3- عدم وجود نیروی آموزش دیده و متبحر و متخصص تا آنجا که در دانشگاههای استان رشته خبرنگاری و روزنامهنگاری وجود ندارد و شرایط استان به گونهای است که موسسه معرفی شده حائز شرایط عنوان شده دفتر مطالعات نیست. با توجه به این محرومیتها نگاه به استان سیستان و بلوچستان و رسانههایش باید متفاوت از دیگر استانها باشد. ما نهتنها در بخش رایانه بلکه در تمام جوانب همچون بیمه پایگاههای خبری،با تغییر بخشنامه بیمه معافیت 5 نفر از نیروی کار از سهم کارفرما هم، دچار زیان شدیم. متاسفانه شرایط استان محروم را مثل استان برخوردار رقم میزنند. وجود مرزهای طولانی به عنوان یکی از استانهای پهناور و هممرزی با دو کشور مسئلهدار و بندر اقیانوسی و فرهنگ مشترک با آن طرف مرز که برای ما هم فرصت است و هم تهدید. چه تلاشهای موفقی در حوزه دیپلماسی فرهنگی داشتهایم؟ چگونه رسانهای که در انعکاس محتوا و اخبار روزش درمانده میتواند ابزار نیل به اهداف دیپلماسی فرهنگی باشد؟ آیا آن رسانه توان گسترش زبان بلوچی، فارسی با چندین گویش و بیشترین قرابت با فارسی پهلوی را دارد؟ چقدر در فعال شدن فرهنگ و زبان مشترک چندین میلیون فارسیزبان در کشورهای افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و حوزه خلیج فارس که ریشه فرهنگی مشترک دارند، موفق بودهایم؟ نشریات و رسانههای استان به علت عدم توان مالی و عدم نیروی متخصص و ناتوانی تولید محتوا و برقراری ارتباط در رسیدن به این مهم ناموفقاند. در طول فعالیت حدوداً 30 ساله خودمان، برای مسائل کوچک به دادگاه احضار میشویم. شاید غیرقابل باور باشد که به دلیل وجود تعصبهای قومیتی، از ستون کاریکاتورو طنز محرومیم و بیشتر کاریکاتوریستها آثار خود را در مسابقات کشوری و بینالمللی ارائه میدهند و موفق هم هستند. مسئولان ما تا آنجا ظرفیت نقدپذیری ندارند که با وجود مستندات محکم نمیتوان فساد را در جراید منعکس کرد چون رفتار عادلانهای با اصحاب مطبوعات نمیشود و هیئت منصفه و دادگاه مطبوعات وجود ندارد. در کل همه چیز در این استان با دیگر استانها متفاوت است. تا نگاههای امنیتی و سیاسی تغییر نکند چیزی عوض نخواهد شد. مردم سیستان و بلوچستان بیشترین تعلق خاطر را به سرزمینشان ایران دارند و خود را اعم از بلوچ، سیستانی یا فارس خود را بیشتر از همه چیز ایرانی میدانند. هر کس که به این استان مهاجرت کرده به علت تعلق خاطر این مردم به ایران، ماندگار شده است. نگاههای امنیتی، زبان بلوچی را عامل تجزیهطلبی و ارتباط با آن طرف مرزها میپندارند. بر خلاف استانهای دیگر که احزاب و جریانات تجزیهطلب با نماد و پرچمی خاص به فعالیت میپردازند، در سیستان و بلوچستان این جریانات وجود نداشته و پرچم شکل گرفته اصلاً جا نیفتاده است. ولی با این تفاسیر اگر روزنامه ایران به موضوع چاپ نزاع در زندان زنجان بپردازد کمتر برجسته میشود تا نزاعهای سیستان و بلوچستان. متاسفانه این نگاه در همکاران ما اینگونه است چه برسد به دیگر نهادها.

استان ما به لحاظ جاذبههای گردشگری و طبیعی بسیار غنی است بهطوری که بیشترین آثار تمدنی، تاریخی، استعدادهای کشاورزی، صنعتی، تجارت، مرز و بندر اقیانوسی را در خود جای داده است ولی فقدان توان و تبحر نشر رسانه و آموزش مسیر تأثیرگذاری را ناممکن میکند. تا زمانی که نگاه کلی تغییر نکند و آن سه عامل محرومیت برطرف نشود، وضعیت استان به همین منوال خواهد بود. ما برای رفع عوامل محرومیتی اول و دوم طرح و برنامه داریم و رفع فقدان آموزش متوجه دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههاست. قریب دو سال از مکاتبه موضوع تقاضای افزودن یکی دو مورد آموزش به فعالیتهای مؤسسات مطبوعاتی میگذارد ولی پاسخی دریافت نکردیم. شاید آن افراد شرایط لازم را نداشتند ولی منابع انسانی ما با توجه به شرایط استان در همین بضاعت است. من و آقای رخشانی توان متقاعد کردن بهترین و تحصیلکردهترین استادهای دانشگاه جهت سرمایهگذاری در رسانه را نداریم و فعالان این عرصه، نه برای فرصتهای شغلی و مالی بلکه عاشقانه و از سر علاقه ادامه مسیر میدهند و نیاز مبرم به کمکهای ارشاد دارند. ارشاد باید با نگاهی متفاوت جهت رفع مشکلات استان تلاش کند. با توجه به گستردگی عرصه مجازی و فقدان فیلتر و محدود کنندهها خواستار کمکهای بیشتر ارشاد در رفع مشکلات رسانهای هستیم تا خلأ رسانههای محلی و بومی بستر مناسب گسترش فعالیتهای رسانههای خارجی با آن توان مادی بالا نشود.

نشریات غیردولتی تجهیزات استاندارد رسانه را ندارند. من و آقای دکتر رخشانی بهعنوان قدیمیترین روزنامهنگاران این استان یک نفر را نمیبینیم که قادر به انتشار هر روز نشریه اش باشد. دستان ما با وجود پتانسیل،منتظر حمایت و رفع آن سه مشکل و تأمین منابع مالی است. در منابع مالی که از یارانه، آگهی، تبلیغات و فعالیتهای جانبی مثل فضای مجازی بهدست میآید، فاقد برنامهریزی هستیم. برای مثال شاهدیم که یارانه تعلق گرفته از طریق ضریب کیفی پایگاه خبری سیستان، دقیقا برابر است با یارانه ضریب کیفی کرمان؛ در حالیکه استان سیستان و بلوچستان جزو استانهای مشمول یارانه2 یا 3 برابر است.

آنقدر که رسانههای ما از دستورالعملهای حمایتی وزارت ارشاد در رابطه با امنیت، وحدت، همبستگی و تمام آیتمهای وزارت ارشاد در تولید محتوا تبعیت کرده، شاید دیگر استانها به این اندازه نباشند. در سیستان و بلوچستان خانوادهای نیست که شیعه و سنی در کنار هم زندگی نکنند. کجای کشور این همه همبستگی، همقومی، هممذهبی و اینقدر تعلق خاطر و عشق به وطن وجود دارد؟

دکتر علیآبادی در ادامه این نشست اظهار داشت:

هدف از برگزاری این نشستها جمعبندی و آشنایی با مشکلات و معضلات ارزیابی موفقیتهای مطبوعات استانی است. در رابطه با مؤسسات مطبوعاتی که دفتر حوزه آموزش را بر عهده دارد باید بگویم در برنامههای آتی یک سیستم جدید یکپارچه در وزارتخانه برای دریافت مجوزهای آموزشی در حال آماده شدن است. تا فعال شدن آن سیستم باید منتظر ماند. دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانهها سالهای متمادی است که از منظر آموزش و تحلیل محتوا با استان سیستان و بلوچستان همکاری دارد و تا آنجا که توان دارد در امر آموزش هم در خدمت خواهد بود. در حال حاضر به دلیل شرایط کرونا قصد ما آن است که آموزشها به صورت کارگاههای آنلاین برگزار شود.

در ارتباط با مسائل و رویدادهای محلی مطرح شده، به پتانسیل‌های این استان واقفیم.حال سؤال این است کارهای متوقف شده به دلیل امنیتی از طریق رسانه‌‌ها مطالبه می‌شود؟آیا رسانهها به اخبار توسعه برای فعالکردن مناطق چابهار و تولید واشتغال میپردازند؟

آقای برآهویینژاد در پاسخ ،سوال دکتر علی آبادی گفت:رسانهها در زمینه ظرفیتهای کشاورزی، گردشگری، صنعت، معدن، مسائل و مشکلات را چه در رسانهها محلی و چه در رسانههای سراسری بهخوبی پوشش میدهند و از این حیث بسیار مطالبهگر هستند.

پس از وی ،آقای دکتر رخشانی افزود:

در تأیید صحبتهای آقای برآهویینژاد به ادامه بازگویی مشکلات استان میپردازم. کاهش تیراژ نشریات از 7000 نسخه به 1000 نسخه نشان از درگیری فضای استان با مسائل و مشکلات است که یکی از این موارد روزنامه زاهدان در استان سیستان و بلوچستان دو میلیون نفری است که قبلاً تیراژ 7000 نسخه داشته و در حال حاضر کمتر از 1000 نسخه منتشر میشود.

فقط حدود 10 تا 15 درصد از توان مطبوعات صرف مطبوعات میشود. چرا که با توجه به مشکلات که ذکر کردیم فضای کافی وجود ندارد.

در بخش مطالبهگری باید گفت یکی از ویژگیهای مطبوعات استان نگاه مطالبهگری ضمن حمایت از مجموعه دولت است و همانگونه که به انعکاس خدمات دولت میپردازند، مطالبهگر و تأثیرگذارند. برای مثال با مطرح شدن موضوع پتروشیمی نسبت به جانمایی نامناسب و آسیب به دریا با عنوانکردن این عارضه در رسانهها در منصرفکردن دولت از آن جانمایی مؤثر بودند. امروز در بحث اجرای پروژه 4600 هکتاری سیستان ، مشکلات عدیدهای وجود دارد که مسئولان در صدد پنهانکاری هستنند اما رسانهها با ایستادگی خواهان اجرای پروژه در جایگاه و تعریف خاص خود هستند. اینکه این پروژه با زیر خاک بردن لولههایی که کشاورزان را دچار خسارات جبران‌‌ناپذیر میکند، افتتاح شود، وزیر کشاورزی و دیگر مدیران توسط رسانهها مورد عتاب و خطاب مطبوعات قرار میگیرند تا به ساماندهی کاری مطلوب بینجامد.

بحث منطقه آزاد سیستان تا آنجا مطالبه مطبوعات و رسانههای سیستان بود که به مطرح شدن در مجمع تشخیص انجامید و امیدواریم با مصوبه مجلس و بازگشت آن از شورای نگهبان به گونهای به جمعبندی برسد که صاحب منطقه آزاد مناسبی در مجموعه کلی شویم.

بحث‌های معیشتی استان بسیار اساسی است. واقعیت این است که فقط به لحاظ وضعیت موجود نه به لحاظ پتانسیل با استان عقب‌مانده‌ای روبه‌روییم. بالاترین نرخ بیکاری، بیسوادی، کموزنی نوزادان، زایمانهای غیربهداشتی در منازل، ایدز و سل را داریم که استان را در وضعیت هشدار قرار داده و میبایست ویژه در نظر گرفته شود. متأسفانه رسانهها در دورهای که میتوانند تحولات استان را بسیار مؤثر رقم بزنند با بیاعتنایی مسئولان مواجهند و احساس میکنند کاربرد فراگیری ندارند. وقتی تیراژ روزنامهای از 7000 به کمتر از 1000 نسخه کاهش یابد، حکایت از کاهش برد آن رسانه دارد.

بنده طی 23 سال روزنامهنگاری با احضار چهل و ششمین بار در شش ماه گذشته به طور متوسط سالی دو بار به دادگاه رفتهام. خوشبختانه در هیچ مورد محکوم به عدول از اصول نشدم و هیئت منصفه رأی به رسانهای بودن فعالیتم دادند اما هر شش ماه یک بار به دادگاه احضار شدن متضمن هزینه زمان و اخلال در کار خواهد بود. امروز آنچه که ما را در فعالیت رسانهای مقاوم کرده عشق و علاقه به مطبوعات در جهت مطالبه و رفع مشکلات استان است.

خانم علیآبادی

با توجه به همهگیری کرونا و تاثیرات آن، مطبوعات سیستان و بلوچستان تا چه حد متاثر از این معضل است؟

آقای دکتر رخشانی

از طرفی کرونا، استفاده از نشریات کاغذی را محدود کرده است و از طرف دیگر با توجه به ضریب رتبهبندی ملزم به تولیدمحتوای 80 درصدی نشریات کاغذی میشویم که در این شرایط دچار یک پارادوکس هستیم. چرا که نگرانی این همهگیری به گونهای در خانواده و اداره رسوخ کرده که به صراحت میگویم نشریه زاهدان درب ارشاد استان سیستان و بلوچستان تحویل گرفته نشد.

خانم علیآبادی

با توجه به وجود دستورالعملهای جلوگیری از انتقال ویروس در استفاده از روزنامه و سطوح کاغذی و عنوان کردن این مورد با دیگر همکاران در صدد رفع معضل عدم تحویل روزنامه خواهیم بود. تا اینجا مشکلات و پیشنهادهاارائه شد، چه راهکاری در رفع مشکلات در نظر دارید و رسانههای استان‌های همجوار تا چه حد در طرح و بیان مشکلات استان نقش دارند؟

آقای برآهویینژاد

استانهای همجوار بهخصوص خراسان جنوبی، کرمان و هرمزگان بسیار تأثیرگذارند چه بسا در چند ماه اخیر، ارتباطات خوبی با خانههای مطبوعاتشان داشتیم و از طریق تشکیل گروههای واتساپ، تلگرام و عضوگیری همکاران در استانهای شرقی کشور به انتقال تجربیات در زمینه سواحل مکران که مستقیماً بر استان هرمزگان و غیرمستقیم بر استانهای کرمان و خراسان جنوبی تأثیرگذار است. برای مثال راهآهن چابهار به مشهد اثرات مطلوبی بر استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی خواهد داشت.

از مزایای ارتباط از طریق گروههای مجازی با استان‌های همجوار، انتقال تجربیات و انعکاس مطالبات مشترک و غیرمشترک است.

خانم علیآبادی

در سفری که قبل از همهگیری کرونا داشتم متوجه شدم که استان هرمزگان هم از وجود چاپخانه محروم است و از استان همجوار کمک میگیرد. دلیل آن چیست؟ هزینههای بالا باعث عدم درخواست چاپخانه میشود یا دیگر مشکلات؟

آقای برآهویینژاد

متأسفانه عدم تمکن مالی استان،برای تشکیل تعاونی، تنها عامل ناکامی ما در تأسیس چاپخانه است. چه بسا کرمان با توجه به امکانات مالی در این راه موفق شد. بارها ارشاد آمادگی حمایت از تأسیس چاپخانه را اعلام کرد اما متأسفانه افرادی کاسبکار با دریافت میلیاردها تومان تسهیلات و یارانه و امکانات به راهاندازی چاپخانههایی با هزینههای بالا، تجهیزات قدیمی و کیفیت چاپ پایین اقدام کردند به طوری که ارسال نشریه به تهران جهت چاپ هم بسیار مقرون به صرفهتر بود. این گرانی نسبت به تهران و استانهای همجوار، همچون مشهد، کرمان و بیرجند، تا آنجا پیش رفت که منجر به بدون استفاده شدن چاپخانه زاهدان شد.

خانم علیآبادی

یکی از عوامل توجه ویژه به فرهنگ کاهش سودجویی است به گونهای که فعالیت رسانههای محلی تسهیل شود و میدانیم در این میان، نقش نشریات محلی بسیار برجسته است چرا که از نزدیک و بهصورت بومی با مسائل درگیرند و بومیسازی یکی از پایههای هویتبخشی است. در حال حاضر این موضوع در نشریات شما تا چه اندازه مصداق دارد و در استان چند روزنامه فعال چاپ میشود؟

آقای برآهویینژاد

در حال حاضر روزنامه آقای کرد با 52 درصد محتوای تولید و تا حدودی روزنامه آقای دکتر رخشانی، گروه زاهدان و روزنامه روچ فعالاند. به طوری که روزنامه روچ که دو هفته از فعالیتش میگذرد بتواند این 8 صفحه رامنتشر کند.

خانم علیآبادی

با توجه به پایین بودن سطح سواد در این استان، امکانات شبکههای اجتماعی و میزان دسترسی مردم به آن تا چه حد است؟

آقای برآهویینژاد

خوشبختانه علیرغم محرومیت استان در بخشهای دیگر، دسترسی به اینترنت و زیرساختهای آن مناسب است و از این حیث در محرومیت نیست. به جز روستاهایی که دسترسی به اینترنت پرسرعت ندارند، در سایر بخش‌ها وجود دارد. بیشتر مناطق استان دسترسی به اینترنت دارند و بسیار مورد استقبال مردم است به گونهای که روی آوردن به فضای مجازی، وبسایت، شبکههای اجتماعی و فالو کردن خوانندگان را به عنوان راهکار رسانههای استان مطرح کردهام. ولی بهلحاظ عدم آموزش لازم در تولید محتوا و نیروهای مطبوعاتی و تمکن مالی جهت راهاندازی سایت دچار مشکلاند. از این رو بیشترین فعالیت در فضای مجازی متعلق به رسانههای غیرمجاز است بهطوری که افراد غیررسانهای و غیرحرفهای فضای مجازی را پوشش میدهند. بحث عدم تمکن مالی تا آنجا با استان عجین بوده و هست که توزیع نشریات را هم تحتالشعاع قرار میدهد. برای مثال توزیع به موقع نشریات در استان مستلزم وجود فرودگاه و پروازهای منظم است که اینگونه نیست. پس بهترین راه در این شرایط فعال شدن سایتها جهت جبران هزینههای چاپ است.

استمرار این نشستها بهصورت ماهی یکبار و طرح مسائل بهصورت رو در رو، مفید و اثرگذارترخواهد بود، بهطوری که در تبادل نظر با همکاران پیشنهادها و راهکارها را دوچندان خواهد کرد و ارائه آن بهصورت مکتوب رسیدگی شما را میطلبد.

از کارشناسان تکمیل پنجره واحد آموزشی در وزارتخانه خواستاریم که شرایط استان ما را متفاوت ببینند و در بحث افزایش فعالیت آموزش،این موضوع رادر شرایط اساسنامه موسسات مطبوعاتی لحاظ کنند تا با همکاری شما و استادانتان و یا استادان مجرب استان و اعلام موضوعات مورد نیاز خدمت شما یا خانه و موسسات مطبوعاتی هر چه زودتر به برگزاری دورههای آموزش حضوری یا غیرحضوری و یا به صورت وبنیار نائل شویم.

متاسفانه پیشنهادهای راجع به موضوع یارانه و دیگر مسائل به همکاران در معاونت مطبوعاتی ارائه کردیم که با توجه به مشکلات عدیده استانهای دیگر به مرور زمان به فراموشی سپرده شد. خواهشم این است که با برگزاری نشست اختصاصی سیستان و بلوچستان با حضور شما، همکاران معاونت مطبوعاتی، نمایندگان خانه مطبوعات و استان در جمعبندی مطلوب برای فائق آمدن بر تمام مشکلات رسانههای استان تلاش کنیم.

صادقانه باید گفت وقتی در استان فقط یک نشریه بالای 50 درصد منتشر میشود وضعیت اسفباری است و عملاً رسانهای نداریم و در این شرایط متذکر شدن قصور ما و حمایت وزارت ارشاد بسیار ضروری است تا افراد ذیصلاح با دریافت مجوز نشریه فضای مطبوعاتی جدیدی ایجاد کنند. مطمئناً تقویت این فضا، برای خارج از مرزهای کشور و استانهای همجوار سودمند و مؤثر خواهد بود.

خانم علیآبادی

امیدوارم در حد توان به همکاران رسانهای در استان سیستان کمک کنیم و گفتوگویهای این نشستها،فرصتهایی جهت تبادل تجربیات، آشنایی و دریافت پیشنهادهای دوستان و اثرگذاری تا حد عمل را به همراه داشته باشد.

متأسفانه به علت قطع اینترنت از ادامه گفتوگو با آقای دکتر رخشانی، در زمینه موضوع تغییر سبک در حوزه روزنامهنگاری با توجه به فعالیت گسترده شبکههای اجتماعی، محروم شدیم.

تعداد بازدید : ۴,۱۰۸
(یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹) ۱۱:۵۴
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید