نشست
«مرجعیت رسانهای؛ با نگاهی به چالشها و فرصتهای روزنامهها» صبح روز چهارشنبه
دوم بهمن در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.
به گزارش
روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها، در این نشست که بهمنظور بررسی
مؤلفههای مرجعیت رسانهای و چالشهای پیش روی روزنامهها برگزار شد، محمد خدادی،
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی، دکتر عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان،
محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی، و دکتر گیتا علیآبادی مدیرکل دفتر مطالعات
و برنامهریزی رسانهها حضور داشتند و در این زمینه به ایراد سخنرانی پرداختند.
دکتر
گیتا علیآبادی، مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در این نشست ضمن
اشاره به مؤلفههای مرجعیت رسانهای گفت: اعتماد، استقلال، تولید محتوا، مقررات و
قواعد حوزه روزنامهنگاری، سیاست رسانهای، رقابت ... و توزیع از مؤلفههایی هستند
که در مرجعیت رسانه نقش دارند و گاهی میتوانند مرجعیت رسانه را تغییر دهند. در
این نشست ضمن بررسی ابعاد این موضوع به چالشهای این حوزه خواهیم پرداخت.
پایگاه
اجتماعی دولت نقد و تخریب را تفسیر میکند
دکتر
عبداله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان، ضمن مناسب خواندن زمان برگزاری نشست گفت:
زمانی این نشست برگزار میشود که رسانهها از اتفاقات اخیر آسیب جدی دیدهاند. در
توجیه ماجرای گرانی بنزین، کشته شدگان آبانماه و سقوط هواپیمای مسافربری، رسانهها
یا اجازه و یا راهبرد مناسب و اشراف برای پرداختن به موضوع نداشتند.
وی افزود: روزنامه در بین رسانهها اصالت دارد
و اصالت آن خاص است. اما مرجعیت آن خاص نیست. یکی از چالشهای اصلی رسانهها در
کشور صفبندی و تقسیمبندی جناحی است. ما آنها را دوجناحی مینامیم و هیچ راه سومی
دیده نمیشود. رسانه در ایران از سنتی به مدرن متحول نشده، بلکه محصول جهان مدرن
است. اما در غرب مبتنی بر ذات و نیازشان است. رسانهها در غرب ابتدا برای قدرت و
جلوگیری از نزاع به وجود آمدند. اما بعدها رسانه به عنوان ابزاری برای جلب افکار
عمومی و از میدان به در کردن رقیب به کار گرفته شد و به این ترتیب مکمل دموکراسی
شد. اما این کارکرد رسانه در ایران مجهول و ناشناخته است و بیشتر به فلسفه رسانههای
جبهه اصلاحات نزدیک است. به این معنی که رسانهها بیشتر سیاسی هستند و برای کسب
قدرت به وجود آمدهاند..
وی در یک
تقسمبندی دیگر از رسانهها گفت: یک قطببندی دیگر هم داریم که بر اساس آن رسانهها
به دو دسته رسانههای مجیزگوی حاکمیت، و رسانههای همسو با دشمن تقسیم میشوند که
فاصله هویتی و ماهیتی دارند و می تواند مانع از ایجاد هم افزایی در جامعه شود.
دلیل آن این است که ما در این 40 سال یک مقولهای به نام دشمن داریم که بخشی از
فشلبودن اطلاعرسانی در کشور نیز معطوف به همین دشمن است. این دوگانگی در خیلی از
جاها به ما ضرر زد.
مدیر
مسئول روزنامه جوان گزاره دشمن را یک عامل مهم و متغیر در اطلاعرسانی دانست که میتواند
به رسانهها نظم و سامان دهد و افزود: در
حوادث اخیر، گفتمان بعضی موضوعات مانند شهادت سردار سلیمانی و یا موشک آنقدر قوی
بود که همه را در کنار هم قرار داد اما در شرایط عادی اوضاع چنین نیست و ما هم
افزایی نداریم. این موضوعات بهندرت پیدا میشوند و آنقدر قوی هستند که کسی جرأت
نمیکند به این پازل وارد شود چرا که با فشار افکار عمومی از میدان به در میشود.
وی با
بیان اینکه دولتها هرقدر پایگاه اجتماعیشان قویتر باشد فضا را نقد میبینند و
هر چه ضعیفتر باشند نقد را تخریب میبینند گفت: ما میخواهیم نقد کنیم و به
ترکیبی بین نقد و تخریب برسیم. تخریب بهمعنای واقعی کلمه موضوعیتی ندارد و نمیتوان
آن را با نقد مرزبندی کرد. این پایگاه اجتماعی دولت است که نقد و تخریب را تفسیر
میکند. ما دو نوع نقد داریم: نقدی که رسانه ها به چیستی نظام دارند و نقدی که در
آن عملکرد نظام را مورد سؤال قرار میدهند. در غرب، رقابتها بر سر برنامهها و
احزاب است و نقدها در مورد عملکرد احزاب سیاسی است که برای انتخابات تبلیغ میکنند.
مانند سن بازنشستگی، خدمات درمانی،... ، و پذیرش مهاجرین خارجی. اما در ایران
نقدهای رسانه محدود به چیستی و ماهیت نظام جمهوری اسلامی است و هنوز به عملکرد
نرسیدهایم. این بخشی از چالشهایی است که ما با آن مواجه هستیم.
وی
افزود: ما در صحنه اجتماعی کشور بحران فهم داریم. بهطوری که هیچ چیز رسانهها را
راضی نمیکند. مثلاً در آزادی تجمعات در کشور، ما 39 تجمع دانشجویی داشتیم، در
حالی که گفته میشد اینها تجمع نبودند، چون برداشتشان از تجمع دانشجویی چیزی
متفاوت از اینها بود. یا در مورد جمعیتی که برای سردار سلیمانی آمده بودند، میگفتند
این تجمع حکومتی است اما در نقطه مقابل، در مورد اعتراضات آبانماه را میگفتند
دشمن به اینها خط داده است و ضدانقلاب هستند. اگر چنین است پس مردم ایران کجا
هستند؟ و چه تعریفی از مردم ایران هست؟ حالا این اتفاقات و تجمعات را چگونه میتوان
در رسانه بازتاب داد؟
گنجی با
اشاره به بحران اقتصاد رسانه مرجعیت اجتماعی رسانهها در کشور گفت: رسانههای ما
بهلحاظ مرجعیت اجتماعی، پشتیبانی و اقتصاد رسانه امسال خیلی آسیب دیدند. درحالحاضر
36 کانال تلویزیونی در خارج از کشور علیه ما برنامه پخش میکنند. در این جنگ
نابرابر یک جنگ شناختی علیه ما آغاز شده است. در چنین شرایطی ما نیز به تضعیف
رسانهها کمک کردهایم و رسانههای داخل تضعیف شدهاند. به طوری که تیراژ بسیاری
از روزنامهها کاهش یافته و تعداد صفحاتشان نیز کم شده است. در این 20 سال اخیر ما
چنین وضعیتی نداشتیم. . حال این آسیبها در تاریخ به نام چه کسی ثبت میشود؟
وی
باانتقاد از عملکرد رسانههای کشور در اطلاعرسانی اظهار کرد: با وجود صدور
چندهزار مجوز نشریه از سوی وزارت ارشاد، ما در عرصه میدانی چند رسانه اثرگذار
داریم؟ این سیاستها باید در برنامه سال 1399 در قالب جنگ نرم، جنگ شناختی، و
تقویت رسانههای کشور لحاظ شود تا به آنها کمک شود.
گنجی
افزود: ما در مورد مسائل ملی مانند وحدت ملی، استقلال ایران، ... ، و تمامیت ارضی
اختلاف نظر نداریم، بلکه اختلافات بر سر اصول انقلاب اسلامی است. من پیشنهاد میکنم
که با همکاری معاونت مطبوعاتی جلساتی با مدیران رسانهها گذاشته شود تا آنها با
سلایق مختلفی که دارند بر سر اصول انقلاب اسلامی گفتمان کنند چرا که اثر روانی این
نشستها و گفتوگوها و تفاهمها در این وان افزایی و مرجعیت و اقتصاد رسانه میتواند
موجب همافزایی در جامعه شود.
محمد
قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی در ادامه این نشست گفت: ترور سردار سلیمانی ضربه
بزرگی بود و مردم وحدت خود را در مراسم سلیمانی نشان دادند که خودجوش بود. اما
همین موضوع بر اثر سوء مدیریتها تبدیل به عکس خودش شد و اکنون ما گرفتار بحران
مرجعیت رسانهای هستیم.
وی با
بیان اینکه ما دچار نوعی عقبمانندگی
رسانهای در کشور هستیم، گفت: واقعیت این است که مطبوعات کاغذی ما از سالها پیش
نابود شدهاند. در کشورهای دیگر ژورنالیسم رادیویی و تلویزیونی به سبب آموزشهای
خاصی که از دوران کودکی آغاز میشود و نیز کاراکترهای روزنامهنگاران در فیلمها و
سریالها، همپای هم پیش میروند. اما در این فضای رقابتی که رسانههای آن سوی آب
با تمام قوا علیه ما بسیج شدهاند، ما میخواهیم با شمشیرهای چوبی به جنگ آنها
برویم. این رسانهها قبل از این حوادث رسانههای منفعلی بودند که کارشان فقط
ناسزاگویی و فحاشی بود که اثرگذار نبودند. تحریریه تمام این رسانهها از تحریریه همین
نشریات ما شکل گرفته است. خیلی از آنها همکاران من بودند. یعنی ما برای آنها
خبرنگار تربیت کردیم. اما حالا همانند یک لشگر تمام عیار علیه ما کار میکنند.
قوچانی
در ادامه سخنان خود گفت: من متولد 1355 هستم و هرچه دارم از جمهوری اسلامی است. آموزش
روزنامهنگاری را در همین کشور یاد گرفتم. هم آموزش دیدم و هم زندانش را رفتم.
همین دیروز آقای رئیسی بخشنامهای در مورد محدودیت صوت و تصویر صادر کردند که فقط
در انحصار صدا و سیما باشد. من اصلاً از ایشان انتظار چنین کاری را نداشتم. من
هنوز عاشق کاغذ هستم و از مطبوعات کاغذی دفاع میکنم. به نظر من مطبوعات کاغذی
هنوز مؤثر هستند ولو با تیراژ کم. ما باید از وحدت ملی صحبت کنیم نه این جناح و آن
جناح. در حال حاضر بخشی از یک پروژهای شکل گرفته که کل تمامیت ارضی و وحدت ملی را
هدف گرفته است. این اتفاقات نشاندهنده یک بحران ساختاری است.
در مورد
کودتای ترکیه صدا و سیما نشان داد که میتواند نقش مثبتی ایفا کند البته با گشایش
بیشتر.
سردبیر
روزنامه سازندگی با بیان اینکه ما الان درگیر جنگ نرم هستیم، گفت: ماجرای مربوط به
سردار سلیمانی نشان داد که ما به لحاظ جنگ نرم پیروز شدیم. در این جریان خود مردم
رسانه شدند. مردم بدون هیچ دستورالعملی به صورت خودجوش شهروند خبرنگار شدند. اما
با سوء تدبیر دولت، نیروهای مسلح و رسانهها این موضوع برگشت. چرا رسانه ملی و
مطبوعات تا این حد ضعیف و بیاعتبار شدهاند؟ در ماجرای گرانی بنزین وزارت ارشاد
از یک روز قبل به مطبوعات اطلاع داد و این مسئله تبدیل به بحران نشد. البته ما نمیتوانستیم
بخشی از آن را پوشش دهیم. چرا در مورد سقوط هواپیما به رسانهها اعتماد نشد و
رسانهها نتوانستند خبر را اول ازهمه بگویند؟ این اتفاق در مورد جریان آبان ماه
نیز صادق بود. رسانهها آنقدر این اتفاق را نگفتند که کمکم تعداد 1500 کشته توسط رسانههای
خارج از کشور دارد جا میافتد. اما این عدد اصلاً درست نیست. جالب آنکه الان هیچ
کس در حکومت جرأت نمیکند تعداد کشتههای واقعی را بگوید و این فاجعه است. حتی
حاضر نیستند روی این مسئله فکر کنند تا با هماهنگی و توافق روزنامهها عدد درست را
اعلام کنند.
وی تأکید
کرد: نحیفشدن مطبوعات محصول فقدان نظام مطبوعاتی است و تا زمانی که شما به معاونت
رسانه تبدیل نشوید و تعامل نداشته باشید این مشکلات باقی خواهند ماند.
قوچانی
با انتقاد از شوه اعطای مجوز به مطبوعات گفت: ما حرفه نیستیم، ما شغل هستیم که میخواهیم
کار پیدا کنیم. در حالحاضر مجوز مطبوعات به روزنامهنگار داده نمیشود. حتی من با
بیست سال سابقه کار مطبوعاتی نمیتوانم مجوز بگیرم. در حالی که نماینده مجلس میتواند
مجوز بگیرد و آن را به مطبوعات زرد اجاره دهد.
وی بیان
کرد: کل حاکمیت از دولت تا مجلس و قوه قضاییه و نهادها تصورشان از رسانه، رسانا
است که هیچ هویتی ندارد.

سردبیر
روزنامه سازندگی با بیان اینکه رشد بیش از اندازه شبکههای اجتماعی دارد آزادی را
به دشمن خود تبدیل میکند، گفت: شبکههای اجتماعی برای مبارزه با استبداد خوب
هستند و خوب عمل میکنند اما اگر بخواهند جای حزب و رسانه و صدا و سیما را بگیرند
تبدیل به فاجعه میشوند.
وی در
مورد فیلترینگ شبکههای اجتماعی اظهار کرد: ما از رسانه کاغذی یکدفعه به رسانههای
پست مدرن رسیدیم که در آن هر کسی میتواند خبر منتشر کند. راه مقابله با شبکههای
اجتماعی فیلترینگ نیست، بلکه مرجعیت رسانه و آلترناتیوهای مناسب است. در این فضا
چیزی که از بین رفته، هنر نویسندگی است. در فضای مجازی مطالب کوتاه، مختصر و بدون
استدلال و تحلیل هستند. در حالی که در روزنامه اینطور نیست. علیرغم این شرایط ما
هنوز میتوانیم از موضوع مطبوعات دفاع کنیم.
قوچانی رفتار
اینستاگرام در ماجرای سردار سلیمانی را نشاندهنده استیصال آن دانست و افزود: حاج
قاسم سلیمانی شمایلی است از اینکه چطور میشود وحدت ملی را بهوجود آورد و آن را
در همه چیز تسری داد. در اتفاقاتی مانند سیل و ماجرای سردار سلیمانی و سایر
موضوعات ما وحدت ملی را نشان دادیم و باید مرجعیت رسانهای را بازگردانیم.
وی
افزود: جایی که مرجعیت رسانه بخواهد شکل بگیرد باید نظام حزبی و نظام رسانهای
درست کنیم و رسانه را فقط در چارچوب و کاغذ نبینیم.